محل تولد: دماوند
سن: ۳۱
تحصیلات: دانشجوی جغرافیا
محل شهادت: کرمانشاه
تاریخ شهادت: ۱۳۶۷
سابقه مبارزاتی: ۱۰سال
حمید حسنی از ابتدای تأسیس انجمنهای دانشجویان مسلمان دانشگاه تهران - هوادار مجاهدین، از جمله اعضای اولیه و فعال آن بود، ومدتها در شورای انجمن مسئولیتهای مختلفی بهعهده داشت.
میلیشیایی پرشور، جسور و کار آمد بود، و همواره در میتینگها و برنامههایی که از سوی سازمان برگزار میشد، در مقابله با تهاجمات چماقداران و پاسداران نقش فعالی داشت. در سال۶۱ به منطقه اعزام شد، مدتی در بخش اجتماعی بود و سرانجام در واحدهای نظامی و ارتش آزادیبخش به فعالیت پرداخت.
در فروغ جاویدان فرمانده گردان پیاده بود، یکی از همرزمانش، آخرین لحظات زندگی این مجاهد قهرمان را چنین گزارش کرده است: «بعد از سازماندهی و حرکت دستهها به طرف یال راست من و فرمانده سهراب نیز از شیار باریک و موازی بچهها ی دیگر به راه افتادیم. در حدود صد متری دامنه بودیم که تیری به پای سهراب اصابت کرد، به راهمان ادامه دادیم و در محل مناسبی موضع گرفتیم. او بدون توجه به جراحتش به فرماندهی صحنه ادامه داد، فاصلهای را سینه خیز طی کردیم که تیر دیگری به ران چپ او خورد. حمید بدون کمترین ضعفی مسئولیت خود را دنبال میکرد، و از فرماندهان دستهها فضای صحنه را میگرفت و رهنمود میداد و تشویق میکرد. از صبح تا عصر جز کمی آب در صبح ننوشیده بود، اما آثاری از تشنگی، ضعف و خستگی در او پیدا نبود او آرام اما با عزمی آهنین فرمان پیشروی میداد، تمام تلاش او این بود که با چنگ و دندان هم که باشد یال تسخیر شود. گلهای از مزدوران به سمت ما حمله کردند و او به مقابله با آنها برخاست، درگیری رودررو همچنان ادامه داشت و ناگاه تیری به سرش اصابت کرد و بهشهادت رسید.
گرد دلیر مجاهد بعد از نبردی قهرمانانه به خاک افتاد و خون پاکش بر دامن کوهساران فرو ریخت».
0 نظرات:
ارسال یک نظر