شمشیر را در قلبم پذیرایم ولی قطرهیی اشک بر چشمان خلقم هرگز
این جمله، بخشی از وصیتنامه ذکرالله متولی است که سال ۱۳۲۹ در جویبار متولد شد. او بعد از گذراندن تحصیلات متوسطه وارد دانشگاه شد و در رشته تکنولوژی پزشکی مدرک فوق لیسانس را کسب کرد. ذکرالله متولی در جریان انقلاب۵۷ با مجاهدین آشنا و در ارتباط با آنها قرار گرفت. پس از انقلاب ضدسلطنتی در سال۵۸ اولین شهردار جویبار شد اما بهدلیل مردمدوستی، عوامل رژیم آخوندی او را در شهرداری تحمل نکردند و بعد از هشت ماه اخراج گردید. تا ۳۰خرداد۶۰ در جنبش معلمان قائمشهر فعالیت میکرد. بعد از ۳۰خرداد به تهران منتقل شد. در سال۶۲ به خارج کشور رفت و در ارتباط با سازمان به فعالیت خود ادامه داد. در سال۶۴ به نوار مرزی اعزام شد و در قسمت امداد مشغول به کار شد. طی چند رشته عملیات در موضع امدادگری در صحنه شرکت کرد.
مجاهد دلیر ذکرالله متولیجویباری در عملیات کبیر فروغ جاویدان با شوری مضاعف به میدان شتافت و طی این نبرد حماسی در انجام وظایف انقلابیش برای کمکرسانی به مجروحان از جان مایه گذاشت و خود به جاودانهفروغهای آزادی پیوست.
پیکر پاک او توسط همرزمانش به کربلا انتقال یافت و در خاکپای سرور آزادگان حسینبنعلی (ع) به خاک سپرده شد.
«…اگر این صلاحیت را داشته باشم که بگویم سربازی از خیل سربازان مسعود و مریم میباشم خدا را گواه میگیرم که جز راه و رسم آنها راهی نگزینم. چرا که تنها با این راه است که میتوان به سرمنزل مقصود یعنی الله رسید… و تنها در زیر چتر رهبری و هدایت آنهاست که نفس میکشم و با سفاکترین دژخیم تاریخ و زمانمان یعنی خمینی دژخیم مبارزه میکنم…».وصیتنامه ۶خرداد۶۶
با ما در کانال تلگرام پیشتازان راه آزادی ایران همراه باشید
0 نظرات:
ارسال یک نظر