صمد دادوند نوجوان ۱۶ساله و اهل ایلام بود. او در خانوادهای فقیر بهدنیا آمده بود. صمد در دوران ابتدایی و راهنمایی شاگرد ممتاز بود. در سال دوم راهنمایی با معلمی آشنا شد که به لحاظ سیاسی روی او تأثیر زیادی گذاشته بود. از همان موقع صمد فعالیتهای سیاسی خود را آغاز کرد. صمد در همان سال به کشتی روی آورد و در مدت کوتاهی قهرمان اول در سطح استان شد و بعد از آن بهدلیل تلاشهای زیادی که کرد به مسابقات کشوری راه پیدا کرد. در سال۵۸ با سازمان مجاهدین آشنا شد و به تیمهای میلیشیا پیوست. در سال۵۹ مسئولیت ۲تیم میلیشیا را به عهده داشت و در فاز سیاسی چندین بار دستگیر شد. مزدوران خمینی بعد از اینکه به نقش و مسئولیتهای صمد پی میبرند او را در مهرماه سال۶۰ مجدداً دستگیر میکنند و به او حکم اعدام میدهند. زمان اجرای حکم اعدام، صمد درخواست خواندن دو رکعت نماز میکند، در رکعت آخر شروع به فرار میکند ولی موفق نمیشود. وقتی این خبر را به حاکم ضدشرع میدهند او دستور میدهد که حکمش را با اعمال شاقه اجرا کنند. پاسداران خونریز و جانی ابتدا شکم صمد را پاره میکنند و به طرز وحشیانهیی او را بهشهادت میرسانند.
درود بر این میلیشیای قهرمان مجاهد خلق که تا آخرین لحظه نیز با دیکتاتور جنگید و مشقی فرا روی نسل فردا شد.
درود بر این میلیشیای قهرمان مجاهد خلق که تا آخرین لحظه نیز با دیکتاتور جنگید و مشقی فرا روی نسل فردا شد.
0 نظرات:
ارسال یک نظر