محل تولد: رشت
شغل: مهندس راه و ساختمان
سن: ۳۵
تحصیلات: مهندس راه و ساختمان - فیلیپین
محل شهادت: کرمانشاه
تاریخ شهادت: ۱۳۶۷
سابقه مبارزاتی: ۱۰سال
عباس آمیان (جلال) در تیرماه۵۷ برای ادامه تحصیل به فیلیپین رفت، در آنجا همگام با شعلهور شدن آتش قیام خلق علیه رژیم سلطنتی شاه در تظاهرات و حرکتهای اعتراضی شرکت کرد.
بعد از قیام ۲۲بهمن با مجاهدین آشنا شد، با انقلاب ایدئولوژیک درونی مجاهدین عباس در رابطه نزدیکتری با سازمان قرار گرفت.
در نامهیی خطاب به یکی از رزمندگان ارتش آزادیبخش نوشت: «…سلام مرا به مسعود و مریم برسان و بگو خیلی دوستشان دارم و به مسعود بگو تو چشم و چراغ مردم ما هستی».
عباس دیگر آرام و قرار نداشت و فعالیتش در خارج پاسخگوی انگیزشها و عواطف سرشارش نبود، لذا تصمیم گرفت به ارتش آزادیبخش بپیوندد: «…تقاضا دارم مرا به منطقه مرزی اعزام نمایید تا بتوانم در جبهه مقدم نبرد و در رویارویی مستقیم با دشمن ضدبشری دینم را ادا کنم، و تا آخرین نفس و تا آخرین گلوله و تا آخرین عسس به مبارزه انقلابی مسلحانه برای سرنگونی رژیم پوسیده و روبهزوال خمینی بپردازم.
با شد که مردم ما به رهبری مسعود و مریم رجوی به حاکمیت مردمی و انقلابی و جامعهٔی عاری از ظلم و شکنجه، جنگ، جنایت و فحشا برسند.
باشد که همچون دیگر مجاهدان برای آزادی خلق محروممان با بوسه زدن به طنابدار و رقص رهایی به عهدم با خدا و خلق و رهبران عقیدتیم وفا کنم…». تقاضانامه ـ ۱۹تیر۱۳۶۵
مجاهد شهید عباس آمیان در صفوف مقدم ارتش آزادیبخش قرار گرفت و در نبردهای مختلفی علیه پاسداران ظلم و تباهی شرکت کرد.
در نبرد نهایی در عملیات کبیر فروغ جاویدان همانطور که پیمان بسته بود، به عهدش با خدا و خلق وفا کرد و خون پاکش را فدیه آزادی و رهایی ایرانزمین ساخت.
0 نظرات:
ارسال یک نظر