محل تولد: مشهد
سن: ۲۵
تحصیلات: دیپلم
محل شهادت: کرمانشاه
تاریخ شهادت: ۱۳۶۷
«…من علیرضا آقاعباسی فرزند هوشنگ با سطرسطر جملات زیر گواهی میدهم، که سازمان مجاهدین خلق و هدف آن یعنی ایجاد جامعه بیطبقه توحیدی، برحق است…
هر روز که به پیش میروم کینه من نسبت به خمینی ضدبشر بیشتر میشود، و به ماهیت ارتجاعی و دجالگریش پی میبرم.
همیشه پیش خود میگویم خوشا به سعادت کسانی که فردای ایران را با مجاهدین خواهند دید و باید قدر آن زندگی را بدانند.
دنیای مجاهدین دریای بزرگی است که باید به اعماق آن سفر کرد تا شگفتیهای آن را در اعماق دید…در زندگیم آخرین آرزویی که داشتم دیدار برادر مسعود و خواهر مریم بود، که آنهم برآورده شد و الآن با سبکبالی تمام آماده هستم تا به مصاف با دجالترین دجال دوران بروم.
به مسعود و مریم بگویید افتخار میکنم که آخرین دوران زندگی خود را با شما و سازمانتان بودم و در این راه تا آخرین لحظه پیش رفتم…
به مادرم بگویید که دوستش دارم و از من راضی باشد و مطمئن هستم راضی است، باید بداند که انتخاب این راه بهخاطر خود او و تمامی مادران در زنجیر بوده است.
مادر، تمامی مجاهدین فرزندان تو هستند و آنها هم مثل من تو را دوست دارند و تو با از دست دادن یک فرزند، دارای هزاران فرزند شدهای» وصیتنامه ـ ۷تیر۱۳۶۷
علیرضا حین تحصیل در ایتالیا با مجاهدین آشنا شد. وجدان بیدارش به او اجازه نمیداد در برابر جنایتهای رژیم خمینی در ایران دست روی دست بگذارد. سه ماه قبل از عملیات فروغ جاویدان خود را به صفوف ارتش آزادیبخش در منطقه مرزی رساند و در «فروغ» جاودانه شد.
0 نظرات:
ارسال یک نظر