شهید راه آزادی احمد موذن سال ۱۳۳۵ در خانواده ای سنتی و متوسط در شهر دزفول به دنیا آمد. سال ۱۳۵۳ با رتبه اول به دانشگاه اهواز راه یافت. او به دلیل جو مذهبی خانواده و شهر تا سال ۱۳۵۵ فردی مذهبی و از طرفداران سرسخت دکتر علی شریعتی بود. با شرکت فعال در مبارزات دانشجویی، هر چه بیشتر با مارکسیسم - لنینیسم آشنا شد و در سال ۱۳۵۵ آن را پذیرفت. روابطش که با دانشجویان انقلابی بیشتر شد، در مبارزات صنفی - سیاسی دانشگاه اهواز در ردیف فعال ترین دانشجویان قرار گرفت. رفیق در طول زندگی مبارزاتی اش چه در دانشگاه و چه در شهر با تلاشی خستگی ناپذیر سعی در تبلیغ و ترویج در میان نیروهای صادق انقلابی و جذب آنها داشت.
رفیق احمد یکی از فعالین موثر در تشکل دانشجویان م.ل و گشودن دفتر «دانشجویان مبارز طرفدار آزادی طبقه کارگر» بود. پس از شروع مبارزات سیاسی - علنی دانشجویان، او از جمله کسانی بود که همواره آماج حملات عوامل ارتجاع و عمال دولتی قرار می گرفت.
احمد پس از قبول مرزبندی دقیق نیروها در درون «دانشجویان مبارز: از اولین کسانی بود که در تشکیل «دانشجویان هوادار سازمان پیکار» در اهواز فعالانه شرکت کرد.
او به علت برخورداری از آگاهی - سیاسی - تئوریک نسبتا بالا، در تهیه و تدوین جزوات و اعلامیه ها و برنامه های سیاسی «دانشجویان هوادار سازمان» نقش بسزایی داشت. یکی از آثار مدون و با ارزش رفیق، مقاله ای تحت عنوان «شوراهای دانشجویی و وظایف دانشجویان مراکسیست - لنینیست در قبال آن» میباشد.
او به توده ها و به راه آنان ایمان داشت و در پیوند با زحمتکشان تلاش می کرد و در حوزه فعالیت خود یعنی کار در میان دانشجویان و دانش آموزان و با تبلیغ مارکسیسم - لنینیسم در میان زحمتکشان، فعالانه وظایف سازمان خود را انجام می داد.
در بهمن ۱۳۵۸ لیسانس خود را در رشته آبیاری (کشاورزی) اخذ نمود و سپس فعالیتش را به طور سیستماتیک در دانشگاه اهواز و شهر دزفول ادامه داد.
جوانان و نوجوانان انقلابی دزفول چهره جدی اما خندان را که همیشه اواخر هفته با کوله باری از نشریه های پیکار ۱۳آبان، ۱۵آذر و اعلامیه های جدید سازمان به دزفول می آمد، فراموش نخواهند کرد.
در روز حمله وحشیانه مزدوران رژیم جمهوری اسلامی و «احمد جنتی» حاکم شروع به دانشگاه اهواز، رفیق احمد توانست جان سالم بدر برد، اما روز بعد در یکی از خیابان های اهواز، مزدوران رژیم او را شناسایی و دستگیر می کنند و پس از شکنجه های جسمی و روحی فراوان در سحرگاه روز جمعه ۱۲-۲-۱۳۵۹ پیکارگری را که قلبش برای زحمتکشان میتپید تیرباران کردند.
نامه رفیق احمد موذن از زندان به پدر و مادرش با خون او بعد از اعدامش آغشته شده بود. این نامه نشان می داد که برخلاف گفته رژیم جمهوری اسلامی که ادعا می کرد رفقا «احمد موذن» و مسعود دانیالی»را به جرم مسخره و واهی «مسببین کشتار دانشگاه» اعدام کرده است، انها را نه به خاطر ارتکاب جرمی، بلکه به خاطر اعتقاداتشان به خاطر وفاداریشان به آرمان کارگران و زحمتکشان اعدام کردند.
با ما در کانال تلگرام پیشتازان راه آزادی ایران همراه باشید
0 نظرات:
ارسال یک نظر