محل تولد: قزوين
شغل: معلم
سن: ۲۹
تحصیلات: دانشجوی کشاورزی
محل شهادت: کرمانشاه
تاریخ شهادت: ۱۳۶۷
«... مادر خوب و نازنینم، در آخرین فرصت است که این نامه را مینویسم. میخواستم که از زحماتی که برای من متحمل شده ای تشکر کنم...
الان در ارتش آزادیبخش ملی، ... در لباس یک رزمنده مجاهد، سرباز فدایی مسعود و مریم هستم. افتخار بسیار باارزش و شکوهمند و بینظیری است.
آخر دیگر در کجای دنیا میتوانستم به چنین چیزهایی برسم. برابری محتوایی زن و مرد، روابط و مناسبات فوقالعاده عالی، باصفا و خالی از هرگونه حسابگری...
میدانم که در زندگی خیلی سختی کشیدهای. خودم شاهد بسیاری از آنها بودم. ولی من برای پیدا کردن سازمان جواب همه این مشکلات و تضادها را پیدا کردم.
من به راه و آرمانهای والای مجاهدین ایمان و اعتقاد دارم و رهایی و آزادی خود را در این می بینم که سازمان و رهبری آن را رها نکنم و تا به آخر با آنها باشم.»
شیرین باقرآبادی، در سال ۵۸ به میلیشیا پیوست. از آن زمان تا هنگامی که به عنوان یک رزمنده دلیر ارتش آزادیبخش در عملیات چلچراغ شرکت نمود، راهی بس طولانی طی کرد و در هر قدم بهای سنگین مجاهد ماندن و ادامه دادن به مبارزه علیه رژیم ضدبشری خمینی را مشتاقانه پرداخت. این شیرزن مجاهد با وجود آن که یک دستش در عملیات چلچراغ مجروح شده بود، اما با اصرار خودش در عملیات فروغ جاویدان شرکت کرد. در آخرین نبرد دلیرانهاش برای آزادی، پس از به هلاکت رساندن انبوهی از مزدوران، به کهکشان شهیدان پیوست.
0 نظرات:
ارسال یک نظر