محل تولد: جزیره هرمز
شغل: معلم
سن: ۳۶
تحصیلات: ابتدایی
محل شهادت: کرمانشاه
تاریخ شهادت: ۱۳۶۷
سابقه مبارزاتی: ۹سال
زنداین سیاسی: ۲سال
علی بهارنیا پس از انقلاب ضدسلطنتی با مجاهدین آشنا شد. تا سال ۶۰ به فعالیتهای تبلیغی مشغول بود. با خواندن نشریه مجاهد و انتشارات سازمان در جریان فعالیتهای مجاهدین قرار گرفت.
در اردیبهشت سال ۶۰ در مراسم چهلمین روز شهادت مجاهد شهید صنم قریشی دستگیر شد و مدت دو سال را در زندانهای خمینی ضدبشر به سر برد. پس از دوران اسارت و آزادی از زندان تصمیم به خروج از ایران و پیوستن به ارتش آزادی گرفت. در سال ۶۴ به یکی از کشورهای همجوار مسافرت کرد و در ارتباط با سازمان قرار گرفت. وی در نهایت در سال ۶۶ به منطقه مرزی رفت و با پوشیدن لباس مقدس ارتش آزادی، سلاح مجاهدین را به دست گرفت تا در خط مقدم نبرد علیه خمینی دژخیم بجنگد.
علی هنگامی که متقاضی پیوستن به ارتش آزادیبخش بود، در تقاضانامه اش به تاریخ ۱۵آبان ۶۶ بر ع زم جزمش برای شرکت در نبرد مقصد رهاییبخش تاکید کرد و نوشت:
«... میخواهم تا در صفوف پولادین یاران پاکباز مسعود و مریم آتش قهر و غضب خدا و خلق را به این جانیان مشرکان واقعی از لوله آتشین ستمسوز مجاهد خلق بچشانم. تا برای در هم شکستن این مهیبترین جلاد و رژیم پوسیدهاش با تمامی وجودم خود را فانوسوار بر آن فرو کوبم. تا خونم فدیه رهایی خلقم گردد و تا راه برای تحقق آرمانهای رهبری پاکباز مجاهدین باز شود».
علی قهرمان در نبردهای فروغ جاویدان دلاورانه جنگید و خونش را فدیه رهایی خلقش ساخت. احمد، برادر علی بود که او نیز در عملیات فروغ جاویدان به شهادت رسید.
در خاکپای سرور شهیدان حسین بن علی (ع) در کربلا به خاک سپرده شد.
0 نظرات:
ارسال یک نظر