محل تولد: آبادان
سن: ۲۵
تحصیلات: دانشجو
محل شهادت: اصفهان
تاریخ شهادت: ۱۳۶۰
زندانی زمان شاه: حدود۳.۵سال زندان قصر
نحوه شهادت: در درگیری با پاسداران
مهرداد سلیمی سال۱۳۳۵ در گچساران متولد شده بود. بعد از اینکه دیپلم گرفت در مؤسسه عالی علوم بانکی تحصیلش را ادامه داد. در این مؤسسه با دوستانی آشنا میشود که با گروههای سیاسی ضد شاه رابطه داشتند و از آنجا که خود وی در جستجوی مسیر مبارزه با دیکتاتوری شاه بود، با آنها به فعالیت سیاسی علیه نظام سلطنتی ادامه میدهد.
مهرداد بهدلیل این فعالیتها در سال۵۴ ـ ۵۵ توسط ساواک شاه دستگیر میشود. وی از همان ابتدا زیر شکنجه قرار میگیرد آنچنانکه آثار شکنجههای ساواک آریامهری و دردهای ناشی از آن تا آخر عمر همراه وی بود.
مهرداد سلیمی در زندان در ارتباط نزدیک با سازمان مجاهدین، با آموزشهایی که در زمینههای مختلف میگیرد تبدیل به کادری ورزیده و همهجانبه میشود.
وی به مانند همه زندانیان مجاهد در سال۵۷ در جریان انقلاب ضدسلطنتی توسط خلق قهرمان آزاد شد.
پس از انقلاب در تشکیلات مجاهدین به مبارزهاش ادامه داد. در سال۵۹ در اوج جنگ در آبادان بهمراه چند نفر دیگر در یک خانه دستگیر میشوند و رژیم سعی میکند با وارد آوردن اتهام جاسوسی آنها را پای چوبهدار ببرد که موفق نمیشود. بعد از آن واقعه مهرداد از طرف سازمان به تشکیلات اصفهان منتقل میشود.
مهرداد در اوایل فاز نظامی، مسئولیت بخش امنیت و اطلاعات تشکیلات اصفهان را بهعهده داشت و پس از مدتی مسئول بخش اجتماعی شد. مهرداد عنصری بود هوشیار با تحرک و پویایی بالا.
در آبان ماه سال۶۰ هنگامی که همراه با یکی از مادران مجاهد در اصفهان بهدنبال انجام مأموریتی بود؛ ماشین وی مورد شناسایی و تعقیب یک واحد از مزدوران کمیته قرار میگیرد. مهرداد که سریعاً متوجه مسأله میشود ابتدا تلاش میکند که تور مزدوران رژیم را بشکند ولی در محاصره مزدوران در خیابان ۴باغ با آنها درگیر میشود. در این درگیری چند نفر از مزدوران رژیم را به هلاکت میرساند و نهایتاً در یک جنگ و گریز طولانی در چهارراه نظر اصفهان از پشت سر توسط مزدور جنایتکاری مورد هدف قرار میگیرد، و در حالی که بهشدت مجروح شده بود ضمن به هلاکت رساندن همان مزدور، با شکستن سیانوری که در دهان داشت، درجا بهشهادت میرسد و آرزوی دستیابی دشمن به پیکر زندهاش را بر دل آن جنایتکاران میگذارد.
مزدوران ارتجاع که از شهامت و جسارت و جنگندگی مهرداد بهشدت خشمگین شده بودند با مشت و لگد پیکر این شهید دلاور را زیر ضرب میگیرند.
خبر این درگیری و شهادت قهرمانانه و حماسی خیلی سریع در شهر پیچید و اعجاب و تحسین مردم را برانگیخت و به جسارت، شهامت و پاکبازی فرزند مجاهدشان درود فرستادند.
0 نظرات:
ارسال یک نظر