محل تولد: اروميه
سن: ۲۶
تحصیلات: متوسطه
محل شهادت: کرمانشاه
تاریخ شهادت: ۱۳۶۷
سابقه مبارزاتی: ۱۰سال
صفیه حسینی از آغاز دوران مبارزه سیاسی فعالیت خود را در رابطه با مجاهدین شروع کرد، پس از شروع مبارزه مسلحانه به رادیو صدای مجاهد گوش میداد، نوارهای آن را پیاده میکرد و بیش از هر چیز در جستجوی راهی برای وصل مستقیم به سازمان بود.
صفیه در آبان۶۶ از ایران خارج شد و بلافاصله در نامهیی به سازمان اعلام کرد: «…تصمیم گرفتم تحت رهبری سازمان پرافتخار مجاهدین خلق ایران به مبارزه با رژیم خونآشام خمینی بپردازم، لذا از سازمان مجاهدین خلق ایران کتبا تقاضا میکنم مرا به نوار مرزی ایران و عراق جهت پیوستن به ارتش آزادیبخش ملی اعزام نماید، و در این راه حاضرم جانم را فدای خلق و میهن عزیزم ایران بکنم…». تقاضانامه ـ ۷آبان۶۶
صفیه اواخر آبان همان سال وارد منطقه شد، ورود او همزمان با تشکیل تیپهای رزمی زنان بود و او برای پیوستن به یگانهای رزمی نوشت:
«میخواهم به تیپ رزمی خواهران بپیوندم و از شما خواهش میکنم که با درخواست من موافقت کنید. این تنها آرزوی من است که سلاح به دست بگیرم و بهطور مستقیم با رژیم خمینی جلاد مبارزه کنم، و سینه دشمن را با گلوله داغ بشکافم. اگر در این راه شهادت نصیب من شد آن را با آغوش باز و با آگاهی کامل میپذیرم، چون آرزوی من پیروزی سازمان و خلق من است…». اینچنین بود که صفیه، این زن انقلابی مجاهد، پا به میدان نبرد گذاشت و در فروغ جاویدان خون پاکش را فدیه آزادی میهن نمود. برادر مجاهدش عسگر حسینی زیرمانلو نیز در همین عملیات، به کهکشان جاودانه فروغها پیوست.
0 نظرات:
ارسال یک نظر