محل تولد: بابل
سن: ۲۱
تحصیلات: دانشجوی صنایع شیمی
محل شهادت: کرمانشاه
تاریخ شهادت: ۱۳۶۷
سابقه مبارزاتی: ۷سال
مراد حمزهپور (مقداد) در سال۱۳۵۷ در حالیکه تنها ۱۱سال داشت هوادار مجاهدین شد. او در تقاضانامهاش برای پیوستن به صف رزمندگان در منطقه در تاریخ ۲۳آبان۶۴ نوشت:
«…خوشحالم که توانستم از بندهای مادی بگذرم و تمام زنجیرهای پوسیده راکد ماندن را پاره کنم و شهادت و فدا را با تمام وجودم در آغوش کشم…».
قهرمان مجاهد خلق طی گزارشی پیشنهاد عملیات انتحاری برای بههلاکت رساندن یک آخوند جنایتکار را داد و گفت: «میخواهم چون گلولهیی آتشین بهمثابه فشردهیی از خون هزاران شهید و سرشار از عشق به مسعود و مریم و کینهیی مقدس به خمینی و مزدورانش، بر قلب پلید مزدوران شلیک شوم…».
پاکبازی و شجاعت از او فرماندهی کارآمد برای یکانهای رزمی ارتش آزادی ساخت، و در حماسه فروغ جاویدان فرمانده مقداد یکی از حماسهسازان
بود: «مقداد با یک دسته شروع به پیشروی روی یال کردند. سه قله روی یال بود بهرغم گرما و بیآبی بهسرعت دو قله را تسخیر کردند، . قله سوم که آخرین مواضع دشمن بود ۴بار از طرف مقداد و نفراتش مورد تهاجم واقع شد و هربار گلهیی از مزدوران دشمن را از پای درآوردند…
شیر مجاهد میخروشید که امان ندهید، حمله کنید که دیگر آخر کار است، و فقط یک قله مانده که تمام یال دست ما بیفتد… مقداد یک لحظه آرام نداشت مدام در حال تلاش و تکاپو بود، بعد از دو حمله در حال تغییر موضع بود که تیری به سینهاش خورد و افتاد.
وقتی بالای سرش رفتم خیلی آرام نفس میکشید، نگاههای آخرش را به من کرد و چشمهایش را بست. بچهها در حال فتح قله آخر بودند که مقداد هم بالاترین قله زندگیش را سرفرازانه فتح کرد…».
0 نظرات:
ارسال یک نظر