محل تولد: اروميه
شغل: مکانیک
سن: ۲۵
تحصیلات: دیپلم
محل شهادت: کرمانشاه
تاریخ شهادت: ۱۳۶۷
سابقه مبارزاتی : ۱۰سال
زندانی سیاسی : ۵سال
«…من محمدرضاجعفریاز دوران کودکی مزه تلخ فقر و استثمار را چشیده بودم، هرگز فراموش نمیکنم که مادرم بهخاطر گمکردن مقدار خیلی کمی پول چقدر تحت فشار قرار گرفت… همیشه در این فکر بودم که چرا باید اینطور باشد؟
انقلاب شروع شده بود من هم به سیل عظیم و بهمن شگفتانگیز خلق پیوستم، در جریان قیام ضدسلطنتی با سازمان و شهیدان آن آشنا شدم .
سپس با خواندن زندگینامهٌ شهیدان سازمان و سابقه درخشان و سراسر خون و فدای آن، احساس کردم که به آنجایی که میباید رسیدم و جواب مسألهام را پیدا کردهام.
بعد از سی خرداد سال۶۰ موقعی که خمینی دژخیم این دزد بزرگ رهبری انقلاب، دست به کشتار و سرکوب مجاهدین زد، در شهریور۶۰ دستگیر و به ۵سال زندان محکوم شدم.
در این مدت به عمق دجالیت و پوسیدگی رژیم خمینی، به اوج بالندگی سازمان هرچه بیشتر پی بردم و عشقم به سازمان و مسعود و مریم بیشتر و بیشتر شد.
مرداد۶۵ از زندان آزاد شدم و بعد از چند ماه در آذر همان سال از کشور خارج شده و دوباره به سازمان وصل شدم.
اکنون در صفوف رزمندگان ارتش آزادیبخش با نفرت و کینهیی صد برابر علیه رژیم قرونوسطایی خمینی، و با عشقی غیرقابل توصیف به خلق و رهبری به مبارزه خود علیه خمینی و هرگونه استثمار و بهرهکشی ادامه میدهم. تا اینکه موعدم فرا رسد و دینم را به خدا و خلق ادا کنم…».زندگی نامه ـ ۲۶ اسفند۶۶
بالاخره روز موعود برای محمدرضای قهرمان فرا رسید و با شور و شوق تمام در حماسه بزرگ فروغ جاویدان شرکت کرد، و در یکی از نبردهای آن خون پاکش را فدای عهد و پیمانش نمود.
0 نظرات:
ارسال یک نظر