محل تولد: تهران
سن: ۲۳
تحصیلات: متوسطه
محل شهادت: کرمانشاه
تاریخ شهادت: ۱۳۶۷
سابقه مبارزاتی: ۸سال
زندانی سیاسی: ۶سال
اسدالله مولایی در سال۵۸ با مجاهدین آشنا شد و در سال۵۹ ضمن ارتباط با انجمن میثاق در تهران، فعالیت خود را شروع کرد.
پاییز۵۹ در اتحادیه انجمنهای دانشآموزان مسلمان تهران، مشغول فعالیت بود، پس از شروع مقاومت مسلحانه در شهریور سال۶۰ دستگیر شد، و تا سال۶۶ در سیاهچالهای قرونوسطایی خمینی در اوین و قزلحصار کرج بهسر برد.
دو ماه پس از رهایی از زندان ارتباط خود را با سازمان برقرار کرد، و چندی بعد وارد قرارگاههای ارتش آزادیبخش شد، و تمام توانش را برای فراگرفتن آموزشها و شرکت در نبردهای آزادیبخش بهکار گرفت. چند ماهی بیشتر طول نکشید که خمینی زهر آتشبس را سر کشید، و مقاومت ایران خود را برای خلق حماسه کبیر فروغ جاویدان آماده کرد.
اسدالله قدم به میدان رزم در فروغ جاویدان نهاد، و پس از سالها رزم و مجاهدت و پشتسرگذاشتن ۶سال شکنجه و اسارت، وقت آن رسیده بود تا این رزمنده پاکباز مجاهد خلق آزمایش صدق و فدا را در صحنه حماسیترین نبرد تاریخ معاصر میهن، از سر بگذراند.
در جریان عملیات و بعد از شهادت فرماندهش، فرماندهی گروه رزمی را بهعهده گرفت و با تسلط و قاطعیت نبرد را ادامه داد.
یکی از همرزمانش که در زندان نیز با او در اسارت بوده، مینویسد: «…وقتی اولین فرمان آتش را داد، به یاد تمام خاطرات زندان و صحنههای شکنجه و اعدام بچههایی افتادم که تنها پیامشان به ما این بود که: مسعود را تنها نگذارید…
در قامت استوار و صلابت فرمانده اسدالله همه آنهارا حاضر و ناظر میدیدم… او خود در این نبرد، جاودانه شد…».
0 نظرات:
ارسال یک نظر