محل تولد: بابل
سن: ۲۳
تحصیلات: دانشجوی مهندسی
محل شهادت: ساری
تاریخ شهادت: ۹-۶-۱۳۶۰
بهروز در شهریور سال ۱۳۳۷ در خانوادهای متوسط در «چهارشنبه نیش بابل» چشم به جهان گشود، او دوره ابتدایی را در دبستان صبوری و دوران متوسطه را در دبیرستان معتمدی و دیگر دبیرستانها به اتمام رساند، بعد از گرفتن دیپلم در سال۱۳۵۶ به انستیتو تکنولوژی سنندج راه یافت.
زمانی که بهروز خود را شناخت با رنج و محرومیت مردم فقیر و زحمتکش آشنا شد، و در جریان مطالعات و با مشاهدات خود بیعدالتیهایی را که رژیم پهلوی و اربابانش عامل آن بودند، عمیقاً احساس میکرد.
او در را ه خدا و مردم به فعالیت پرداخت و به هنگام شکلگیری مبارزات مردم بر علیه رژیم شاه خائن به روستاها میرفت و برای مردم محروم روستایی سخنرانی میکرد تا بتواند سطح آگاهی روستاییان را بالا ببرد.
بهدلیل این فعالیتها ساواک چندبار او را دستگیر و شکنجه کرد، در جریان انقلاب ضدسلطنتی نقش فعالی در گرفتن اداره شهربانی رژیم و سپردن آن به مردم داشت.
پس از اینکه شهربانی به کنترل مردم افتاد او همزمان با اینکه در شهربانی کار میکرد، شبها هم نگهبانی میداد که مبادا ساواکیها و ضد انقلابیون وابسته به رژیم شاه به مردم بیپناه بابل حملهور شوند.
بهروز به مدت ۶ماه در شهربانی فعالیت داشت، اما پس از اینکه عناصر ناب وابسته به رژیم آخوندی شهربانی را در کنترل خود گرفتند، بهروز کنارهگیری کرد و گفت: «من هرگز نمیتوانم با چنین اشخاصی سازش کنم چون آنها افرادی هستند از حزب رستاخیز و امثال... ...».
پس از اینکه بهروز از شهربانی بیرون آمد به فلسطین رفت و مدت یک سال در کنار رزمندگان فلسطینی بود، سپس به ایران بازگشت تا در کنار برادران و خواهران مجاهدش مبارزه کند.
او از فرماندهان میلیشیای بابل بود و در راهپیماییهای مجاهدین نقش فعالی داشت. مزدوران خمینی سعی فراوانی در دستگیری او داشتند، چند بار هم موفق به دستگریاش شدند.
بار اول وقتی او را به سپاه میبردند با رشادت تمام خشاب پر از فشنگ ر ا از دست پاسدار ضدخلقی در آورد و فرار کرد.
بار دوم او را برای اعدام به قصر بابل بردند اما از دست دژخیمان خمینی فرار کرد و به شهرستان ساری رفت و زندگی مخفی خود را آغاز کرد.
در ساری پس از مدتی پایگاه محل اقامت او مورد سوءظن مزدوران خمینی قرار گرفت، و طی یک درگیری مسلحانه به کتفش تیر خورد و دستگیر شد.
مدت یک ماه بهروز را در بیمارستان بستری کردند تا بلکه بتوانند از او اطلاعات تشکیلات و همرزمانش را بگیرند، اما پاسداران جنایتکار نتوانستند از بهروز دلیر حرفی در مورد همرزمانش بشنوند
سرانجام در روز دوشنبه ۹شهریور۶۰ او را بدون محاکمه به جوخهٔ اعدام میسپارند و بهشهادت رساندند.
یادش گرامی و راهش پر رهرو باد
0 نظرات:
ارسال یک نظر