محل تولد: مشهد
شغل: خانه دار
سن: ۵۶
تحصیلات: -
محل شهادت: مشهد
تاریخ شهادت: ۱۰-۳-۱۳۶۱
"فرزندانم، جان من در راه آزادی!"
صغری داودی، مادر شایسته، از رضاشهر مشهد بود که قلبش برای آزادی مردم ایران میتپید. او خانه و زندگیاش را وقف آرمانهای سازمان مجاهدین خلق کرد و به معنای واقعی کلمه، سنگر مقاومت شد. مادر با عشق و انگیزه، خانهاش را به محلی برای نشستها، توزیع نشریات و حمایت از فرزندان مجاهد تبدیل کرده بود.
زندگی میان گلولهها و آرمانها
این مادر فداکار، حتی در میان بیماری و کهولت سن، مسافتهای طولانی را برای شرکت در جلسات طی میکرد و وقتی به مقصد میرسید، با شوری وصفناشدنی مشتاق شنیدن تفسیر قرآن و سخنرانیها بود. او که عاشق آرمانهای آزادیخواهانه سازمان بود، همیشه آرزو داشت این ارزشها در بین مردم رضاشهر گسترش یابد.
"دخترم سعادتمند شد..."
مادر شایسته، داغ از دست دادن دخترش فاطمه را به جان خرید و این فداکاری را نشانهای از سعادت فرزندش دانست. او گفت:
"دخترم سعادتمند شد و این آرزوی من بود که فرزندم را در راه خدا و برای نجات مردم از ظلم و اختناق خمینی بدهم."
ایستادگی در مقابل شکنجهگران
وقتی مادر توسط پاسداران دستگیر شد، دشمنان با حیلهگری تلاش کردند تا با استفاده از مادر، فرزندان دیگرش را به دام بیندازند. اما این مادر هوشیار، با تدبیر و شهامتی بینظیر، نقشههای آنها را نقش بر آب کرد. حتی زیر شکنجههای شدید، مادر هیچ اطلاعاتی از مبارزان نداد و با روحیهای تهاجمی، دژخیمان را تحقیر کرد.
فریاد "مرگ بر خمینی" زیر طناب دار
مادر شایسته، شاهد حلقآویز شدن فرزندان دلیرش، از جمله پسرش احمدرضا بود. پاسداران فکر میکردند این صحنهها او را خواهد شکست، اما مادر استوارتر از همیشه، زینبوار در برابر ظلم ایستاد. او با فریاد "مرگ بر خمینی" و شعارهای پرطنین، خشم و ایستادگی خود را به نمایش گذاشت.
"حال مرا ببرید اما آرمانم زنده است!"
پاسداران با نهایت قساوت، مادر را جلوی چشم پسرش احمدرضا حلقآویز کردند. این لحظه، اوج مقاومت و ایثار یک زن ایرانی بود که حتی در لحظات آخر زندگیاش، تسلیم نشد و با ایمان به آرمان آزادی، تسلیم طناب دار شد.
خانوادهای در مسیر آزادی
این مادر شایسته، سه فرزند خود را در راه آزادی فدا کرد:
فاطمه شایسته: همافر ۲۸ ساله
احمدرضا شایسته: دانشجوی بازگشته از آمریکا
محمدرضا (حبیب) شایسته: پدر دو فرزند
خواهر او، کبری داودی (مادر سپهری) نیز یکی از مادران شهید و مقاوم بود که فرزندان خود را در جریان قتلعام ۱۳۶۷ از دست داد.
پایان یک زندگی، آغاز یک آرمان
مادر شایسته با جانفشانی و ایستادگیاش، الگویی زنده برای مقاومت و مبارزه با ظلم شد. او ثابت کرد که حتی در سختترین شرایط، میتوان زینبوار ایستاد و از ارزشها دفاع کرد. یاد او، در قلب تاریخ مبارزات مردم ایران، زنده خواهد ماند.

0 comments:
ارسال یک نظر