محل تولد: تهران
شغل: مهندس شیمی
سن: ۲۶
تحصیلات: -
محل شهادت: تهران
تاریخ شهادت: ۱۶-۹-۱۳۶۰
درخشش یک ستاره در آسمان مقاومت
زهرا (حوری) مشیری، فرزندی از خاک ایران، در دامان خانوادهای فرهنگی چشم به جهان گشود. از همان کودکی، استعداد و نبوغ درخشانش او را در میان همسالانش متمایز کرد. دوران دبستان و دبیرستان را با رتبههای ممتاز به پایان رساند و در سال ۱۳۵۳، در رشته مهندسی شیمی دانشگاه صنعتی پذیرفته شد.
اما زهرا تنها یک دانشجوی موفق نبود؛ او انسانی آرمانگرا، متعهد و برخوردار از تفکری عمیق بود. آگاهی و ایمان انقلابیاش، او را به سوی مسیری سوق داد که سرانجام، جان خود را در آن راه تقدیم کرد.
از سنتگرایی تا شناخت اسلام انقلابی
در دوران جوانی، زهرا مشیری شاهد ریاکاری و فساد سردمداران مذهبی بود که به نام دین، تنها به توجیه ستم و استثمار میپرداختند. این مشاهدات، او را از اسلام سنتی فاصله داد و در جستجوی حقیقت، او را به سمت اسلام انقلابی و رهاییبخش کشاند؛ اسلامی که پیامآور آزادی، برابری و عدالت بود.
با ورود به دانشگاه، او با دیدگاههای توحیدی و انقلابی سازمان مجاهدین خلق آشنا شد و این آشنایی، مسیری تازه در زندگی او گشود. او در انجمن دانشجویان مسلمان، که هواداران سازمان را در بر میگرفت، فعالیت خود را آغاز کرد و به گفته خودش، "تولدی تازه یافت."
پیشگامی در فعالیتهای انقلابی
زهرا، که با تعهد و پشتکار مثالزدنی، مسئولیتهای مختلفی را پذیرا میشد، در بخش روابط خارجی سازمان نقش مؤثری ایفا کرد. او علاوه بر ترجمه متون و نشریات خارجی، به جمعآوری و تحلیل اخبار و اطلاعات بینالمللی میپرداخت.
حس مسئولیت عمیق او، بهویژه در مسائل امنیتی و نظامی، چنان بود که مسئولان نهاد امنیتی سازمان، او را بهعنوان یکی از چهرههای قابلاعتماد و تحلیلگر معرفی کردند. او با رعایت دقیق اصول تشکیلاتی، در هر پایگاهی که حضور داشت، امنیت و انسجام آن را تضمین میکرد.
مبارزهای تا پای جان
در روزهای پرتلاطم پس از ۳۰ خرداد ۱۳۶۰، که رژیم خمینی سرکوب گستردهای را علیه مجاهدین آغاز کرده بود، زهرا نیز همچون هزاران مجاهد دیگر، ناچار شد از خانوادهاش جدا شده و در پایگاههای مقاومت به مبارزه ادامه دهد.
اما این دوران کوتاه بود. زهرا در حین انجام مأموریتی انقلابی، همراه یکی از برادران مجاهد، توسط نیروهای رژیم شناسایی و دستگیر شد. او را به زندان بردند، جایی که شکنجههای وحشیانه انتظارش را میکشید.
اما زهرا، این شیرزن مقاوم، لب از لب نگشود. هیچیک از اسرار سازمان و یارانش را فاش نکرد. مقاومت قهرمانانه او، دشمن را خشمگینتر کرد، تا آنجا که سرانجام در ۱۶ آذر ۱۳۶۰، دژخیمان خمینی، این گل سرخ مقاومت را به شهادت رساندند.
وصیتنامهای که هنوز میدرخشد
در واپسین کلمات خود، زهرا (حوری) مشیری، راه و آرمانش را چنین ترسیم کرد:
"اگر دین محمد جز با عبور ما از جاده خون استوار نمیشود، پس ای گلولهها بگیریدم."
او، در این وصیتنامه، با تأکید بر ایمان عمیقش به ایدئولوژی توحیدی و آرمانهای مجاهدین خلق، مسیر خود را ادامه راه علی و حسین دانست و با آگاهی کامل، جان خود را در این مسیر نهاد.
وصیتنامه زهرا مشیری |
یاد و راهش جاودان
حوری مشیری، تنها یک نام در تاریخ نیست؛ او نمادی از اراده، شجاعت و ایثار زن ایرانی است. نام و خاطرهاش، همچون ستارهای درخشان، در آسمان مقاومت مردم ایران میدرخشد و راه او، چراغی فراروی تمامی آزادیخواهان خواهد بود.
روحش شاد و راهش پر رهرو باد.
0 نظرات:
ارسال یک نظر