محل تولد: اراک
سن: ۲۶
تحصیلات: دیپلم
محل شهادت: کرمانشاه
تاریخ شهادت: ۱۳۶۷
سابقه مبارزاتی: ۱۰سال
حمیدرضا رازگردانی شراهی، فرزند یعقوبعلی، در شهر اراک متولد شد. از همان سالهای نوجوانی، با آغاز خیزشهای مردمی، به حرکتهای اعتراضی پیوست و در راهپیماییهای سال ۵۷ حضوری فعال داشت. این آغاز راهی بود که سرانجام او را به صفوف مبارزان آزادی رساند.
در اواخر سال ۵۹، با مطالعه نشریه «مجاهد»، شناخت بیشتری نسبت به آرمانهای مبارزاتی پیدا کرد و از سال ۶۰ به عنوان هوادار سازمان مجاهدین خلق فعالیت خود را ادامه داد. در این دوران، ارتباط او با سازمان از طریق شهید علیرضا مدنی برقرار بود، اما پس از دستگیری علیرضا، این ارتباط بهطور موقت قطع شد.
در آذر سال ۶۴، پس از مدتی فعالیت مخفی، به یک هسته مقاومت پیوست و در ۸ بهمن همان سال، به منطقه اعزام شد. ورود او به جمع مجاهدین، آغاز مرحلهای جدید از زندگیاش بود؛ مرحلهای که سراسر فداکاری، مبارزه و ایستادگی در برابر استبداد بود.
حمیدرضا در طول سالهای مبارزه، در عملیاتهای متعددی شرکت کرد. اما نقطه اوج شجاعت و تهور او در عملیات فروغ جاویدان نمایان شد. در گردنه حسنآباد، در میانه نبردی سخت، به شدت مجروح شد اما همچنان به مبارزه ادامه داد. درگیریها او را به کمین سیاهخور کشاند، جایی که تا آخرین گلوله خود جنگید و سرانجام، در نبردی نابرابر، در اوج قهرمانی به شهادت رسید.
در وصیتنامهاش چنین نوشته بود:
"فقط با نبرد مسلحانه است که میتوان این جنایتکار پلید را از صفحه روزگار محو کرد... من با ایمان کامل به نبرد انقلابی و با سلاح ظلمتسوز و ستمبربادده مجاهد خلق به این راه گام نهادهام. مطمئن هستم که پرچم و سلاح من به زمین نخواهد افتاد، همانطور که تابهحال سلاح هیچ مجاهد خلقی بر زمین نمانده است. از خون من، صدها مجاهد خلق دیگر قد برخواهند افراشت..." وصیتنامه – ۲۶ اسفند ۶۴
0 نظرات:
ارسال یک نظر