محل تولد: تهران
شغل: -
سن: ۲۰
تحصیلات: متوسطه
محل شهادت: تهران
تاریخ شهادت: ۲۷-۱-۱۳۶۴
در دل یکی از پرالتهابترین دهههای تاریخ ایران، در محلهی قلهک تهران، کودکی چشم به جهان گشود که بعدها نامش با فداکاری، ایستادگی و شرافت گره خورد. انوشیروان ثابتیزاده، متولد ۱۰ دی ۱۳۴۴، از همان نوجوانی شعلههای مبارزه را در سینه داشت. دانشآموزی پرشور بود که در سالهای منتهی به سقوط سلطنت پهلوی، بیقرار در تظاهرات و فعالیتهای مردمی شرکت میکرد.
پس از انقلاب، در میانهی توفان توهمات و تبلیغات حکومتی، انوشیروان تا سال ۱۳۵۹ هنوز وابستگی سیاسی خاصی نداشت، اما آشنایی او با هواداران سازمان مجاهدین خلق ایران در همان ایام مدرسه، مسیر زندگیاش را دگرگون ساخت. در این دیدارها، او با ایدئولوژی اسلام انقلابی آشنا شد؛ اسلامی که بهجای تحمیل و ریا، بر آزادی، برابری و کرامت انسان پای میفشرد.
انوشیروان با قلبی سرشار از امید و آگاهی، به صف میلیشیای سازمان پیوست. او فقط یک هوادار ساده نبود؛ پیکرهی شور و ارادهای بود که با هر تهاجم پاسداران، جسورتر میشد. با دوستانش در کرج یک هستهی مقاومت تشکیل دادند، هرچند همواره تحت فشار مستقیم نیروهای بسیجی قرار داشتند. دو بار نیز توسط رژیم دستگیر شد، اما شکنجه و تهدید هم نتوانست او را از راهی که یافته بود، بازگرداند.
انوشیروان از کلاس سوم راهنمایی، درس را کنار گذاشت و به زندگی مخفی روی آورد. در سال ۱۳۶۳، برای انجام مأموریتی به تهران آمد؛ اما متأسفانه یکی از بستگان نزدیکش که از وابستگان رژیم بود، او را لو داد. عصر دوشنبه ۹ مهرماه ۱۳۶۳، انوشیروان بازداشت و به زندان اوین منتقل شد.
اتهاماتی که علیه او مطرح کردند، نشانی از روحیهی مقاوم و آرمانگرایش داشت:
فعالیت میلیشیایی و هواداری از مجاهدین از سال ۵۹
ایجاد هستهی مقاومت
اهانت به نمادهای رژیم، از جمله پرتاب تخممرغ رنگی به تصاویر خمینی
کارگذاری بمب صوتی کنار کمیته کرج
تماس تلفنی با نیروهای خارج از کشور
او ماهها در بند ۶ اوین تحت شدیدترین شکنجهها و بلاتکلیفی باقی ماند. اما سکوت نکرد، اعترافی نکرد، پشیمان نشد، و ایستاد.
سرانجام در سحرگاه ۲۷ فروردین ۱۳۶۴، پس از هفت ماه اسارت و مقاومت، همراه با جمعی دیگر از هواداران مجاهدین، تیرباران شد. مزار او اکنون در قطعه ۹۹، ردیف ۹۵، شماره ۳۱ آرام گرفته است.
وصیتنامهای از اعماق ایمان
انوشیروان در واپسین روزهای عمر خود، وصیتنامهای کوتاه اما عمیق و پرمحتوا نگاشت؛ سندی از ایمان، آگاهی، و پیوند با راه و آرمانی که برای آن جان داد:
«بنام خدا و بهنام خلق قهرمان ایران
آنچه در آسمانها و زمین است، متعلق به خداست...
کسانی که جز در فضای آزادی زیستن، به زندگی دیگری تن نمیدهند...
تا ظالم هست، مبارز هم هست، و تا خلق ایران رها نگشته، مجاهد خلق از پای نخواهد نشست.»
با چنین کلامی، انوشیروان نه فقط راه خود، که راه نسلهایی از آزادگان پس از خود را روشن کرد. یاد و نامش، همچون مشعلی در تاریکی، تا همیشه زنده است.
با ما در کانال تلگرام پیشتازان راه آزادی ایران همراه باشید

0 comments:
ارسال یک نظر