محل تولد: بروجرد
شغل: قهرمان شطرنج
سن: ۲۱
تحصیلات: دانشجو
محل شهادت: بندر ماهشهر
تاریخ شهادت: ۵-۹-۱۳۶۰
در هیاهوی دههی پرتلاطم شصت، نامی درخشان در میان جوانان آرمانخواه لرستان بر زبانها جاری شد؛ سعید دارابی. جوانی ۲۱ ساله از بروجرد، قهرمان شطرنج، دانشجوی پزشکی، و در نهایت مجاهدی جانفشان در راه آزادی.
سعید نه فقط در صفحه شطرنج، که در زندگی نیز مهرهها را با دقت و شعور میچید. از همان دوران نوجوانی، به جای سرگرمشدن در روزمرگیها، دل به اندیشه و مبارزه سپرد. ذهن تیزبین و قلب پرشورش او را به سوی شناخت حقیقت و آگاهی سیاسی کشاند. در اهواز، همزمان با ادامه تحصیل، با سازمان مجاهدین خلق ایران آشنا شد و مسیری را آغاز کرد که پایانش، نقطهای روشن در تاریخ مقاومت ایران شد.
پس از ۳۰ خرداد ۱۳۶۰، سرکوب خونین نیروهای انقلابی آغاز شد و سعید نیز ناگزیر به زندگی مخفی پناه برد. اما حتی در دل تاریکیها، نوری که از درون او میتابید، خاموش نشد. در بندر ماهشهر، هنگام یکی از قرارهای سازمانی، دستگیر شد. اما دستگاه سرکوب نتوانست نام، اطلاعات یا حتی روحیهی سعید را از او بگیرد. برای بازجوها، او تنها «حامد» بود؛ بینام و بینشان، اما پرصلابت.
روایتها از دوران زندانش پر از لحظاتی است که حتی پشت میلهها، سعید الهامبخش دیگران بود. یکی از همبندانش میگوید: «او مثل ستارهای بود در دل تاریکی؛ بیآنکه حرف بزند، امید میداد». شب پیش از اعدام، وقتی دادستان گفت: «امشب راحت بخوابید، فردا همهتان اعدام میشوید»، سعید با آرامشی خارقالعاده پاسخ داد:
«آیا امشب میتوانیم راحت بخوابیم؟»
صبح روز ۵ آذر ۱۳۶۰، سعید دارابی در کنار ۵ تن از یارانش، سرافرازانه بر خاک افتاد؛ اما یادش، در جان هزاران جوان، زنده ماند. قهرمان شطرنج، بازی آخر را نیز با شرافت به پایان برد.

0 comments:
ارسال یک نظر