محل تولد: کرمانشاه
شغل: گل پرور
سن: ۲۷
تحصیلات: متوسطه
محل شهادت: کرمانشاه
تاریخ شهادت: ۱۳۶۷
سابقه مبارزاتی:۱۰سال
کامران رشیدی، یکی از فرزندان دلیر و مظلوم کرمانشاه، در سالهای سیاه استبداد و جنگ، شعلهای شد بر تاریکی و نمادی از ایستادگی و ایمان. او در سال ۱۳۶۷ و در جریان عملیات فروغ جاویدان، با رشادتی کمنظیر در برابر دشمن ایستاد و با خون خود دروازههای زادگاهش را رنگین ساخت.
تولدی در فقر، رشد در مبارزه
کامران در خانوادهای فقیر و زحمتکش در شهر کرمانشاه به دنیا آمد. از همان نوجوانی برای کمک به معاش خانواده در کنار پدرش کار میکرد و طعم فقر و بیعدالتی را با گوشت و پوست خود چشیده بود. تحصیلات او تا سطح متوسطه ادامه یافت اما مدرسه اصلیاش کوچهها و خیابانهای انقلاب بود؛ جایی که آتش خشم مردم علیه دیکتاتوری پهلوی شعلهور شده بود.
پیوستن به سازمان مجاهدین خلق ایران
پس از پیروزی انقلاب ضدسلطنتی، کامران راه آرمانی خود را در سازمان مجاهدین خلق ایران یافت؛ جریانی که او آن را تنها امید مردم برای رهایی از چنگال فقر، ارتجاع و استبداد میدانست. فعالیتهایش با پخش اعلامیهها و نشریات سازمان آغاز شد و بهزودی به چهرهای فعال در میان هواداران مجاهدین در کرمانشاه تبدیل شد. او همواره در صف اول تبلیغ و ترویج آرمانهای مقاومت قرار داشت و هرگز از خطر نهراسید.
از عملیات شهری تا پیوستن به ارتش آزادیبخش
با آغاز فاز نظامی علیه رژیم جمهوری اسلامی، کامران رشیدی سلاح بهدست گرفت و بهعنوان رزمندهیی دلیر در چند عملیات در کرمانشاه حضور یافت. او در دو عملیات نظامی شهری، نقش کلیدی و تعیینکنندهای داشت. در سال ۱۳۶۲، تصمیم گرفت خود را به پایگاههای سازمان در کردستان برساند، جایی که بسیاری از مبارزان آزادیخواه آن زمان گرد آمده بودند.
در کردستان، دورههای نظامی فشردهای را سپری کرد و در مأموریتهای گوناگون شرکت کرد. پس از شکلگیری ارتش آزادیبخش ملی ایران، کامران وارد یکانهای رزمی شد و آموزشهای پیشرفتهتری دید. شور و ایمانش به آرمان آزادی، او را به فرماندهی یک گروه رزمی در عملیات فروغ جاویدان رساند.
شهادت در نبرد فروغ جاویدان؛ لحظهای از ایستادگی کم نیاورد
در مرداد ۱۳۶۷، زمانی که ارتش آزادیبخش عملیات بزرگ فروغ جاویدان را برای سرنگونی رژیم آغاز کرد، کامران در صف مقدم بود. او بهعنوان فرمانده گروه رزمی، در یکی از سختترین جبههها، زیر آتش سنگین دشمن، همچنان ایستادگی میکرد و یاران خود را به پیشروی تشویق میکرد.
به گفته همرزمانش، لحظهای از تحرک بازنایستاد و تا آخرین نفس با تهاجم و ایمان به میدان نبرد ادامه داد. کامران رشیدی، در دل خاک کرمانشاه، سرزمین مادریاش، به شهادت رسید و پیکر پاکش در آستانه دروازه زادگاهش به خون آغشته شد.
پیام ایستادگی؛ چرا یاد کامران رشیدی زنده است؟
کامران، تنها یک رزمنده نبود؛ او نماد نسلی بود که با دست خالی، اما با قلبی سرشار از ایمان به آزادی، در برابر یکی از سرکوبگرترین رژیمهای تاریخ ایستاد. زندگیاش، درس فداکاری و عشق به مردم بود، و شهادتش، سندی از تعهد بیپایان به راه آزادی.
امروز نام او در کنار هزاران مجاهد شهید دیگر، همچون مشعلی فروزان در حافظه تاریخی ایران میدرخشد. راه او، راهی است که هنوز ادامه دارد؛ راهی برای ساختن ایرانی آزاد، آباد، و رها از ظلم و استبداد.

0 comments:
ارسال یک نظر