محل تولد: تهران
سن: ۲۰
تحصيلات: دانشجو
تاريخ شهادت: زمستان ۱۳۶۱
محل شهادت: تهران
محل زندان: اوین
زندگینامه مجاهد شهید مینا ایزدی
شهید مینا ایزدی در سال ۱۳۴۱ در تهران به دنیا آمد. او تحصیلات ابتدایی و متوسطه خود را در تهران به پایان رساند و وارد دانشگاه تربیت معلم در رشته دندانپزشکی شد. مینا از همان ابتدا با آرمانهای آزادی و عدالت سیاسی آشنا شد و در جریان قیام و تظاهرات علیه رژیم شاه، با نام و آرمان سازمان مجاهدین خلق ایران آشنا گردید.
آغاز فعالیتهای انقلابی
پس از پیروزی انقلاب ضدسلطنتی، مینا ایزدی در انجمن دانشجویان مسلمان دانشگاه به فعالیتهای سازمان مجاهدین خلق پیوست. او بهعنوان یک میلیشیای پرشور در تیم چهار نفرهای دانشجویی، مسئولیت فروش نشریهها و کتب سازمان را برعهده داشت و در متینگها، حفاظت از تجمعات و تظاهرات اعتراضی علیه سرکوب آزادیها فعال بود.
مینا با شجاعت و ایمان سرشار نسبت به آرمانهای سازمان، با وجود محدودیتهای تحمیلی خانواده، هرگز دست از مبارزه برنداشت و با توان مضاعف به مسئولیتهای انقلابی خود ادامه داد. پس از بسته شدن دانشگاهها توسط خمینی به بهانه «انقلاب فرهنگی»، او فعالیت خود را در بخش دانشجویی سازمان ادامه داد.
مبارزه مخفی و دستگیری
با آغاز مبارزه مسلحانه انقلابی پس از تظاهرات ۳۰ خرداد ۱۳۶۰، مینا نیز به زندگی مخفی روی آورد و در پایگاههای مجاهدین مسئولیتهای مهم انقلابی را برعهده داشت. در پاییز همان سال، به دلیل مظنون شدن مأموران، دستگیر و به زندان اوین منتقل شد. او با هوشیاری، از لو رفتن هویت مجاهدی خود جلوگیری کرد، اما پس از مدت کوتاهی توسط یک مزدور شناسایی شد و شکنجههای سخت آغاز گردید.
شکنجه و مقاومت بینظیر
مینا ایزدی زیر شکنجههای شبانه قرار میگرفت؛ از ضرب و شتم تا حمله با کابل و بازجوییهای طولانی. حتی در شبهای ماه رمضان نیز شکنجهها ادامه داشت. همرزمانش او را با پاهای ورمکرده و خونین به سلول بازمیگرداندند، اما مینا با شجاعت، خنده و روحیه خود، نه تنها بر درد خود غلبه میکرد، بلکه روحیه سایر زندانیان را حفظ مینمود.
خواهر مجاهد هنگامه حاجحسن در کتاب خود «چشم در چشم هیولا» چنین روایت میکند:
"اولین ماه رمضان در زندان فرا رسیده بود، اما جیره شلاق مینا و زهرا قطع نشد. آنها سر افطار و موقع سحر نیز شکنجه میشدند، اما با لبخند و روحیه، تحمل میکردند و به دیگران امید میدادند."
شهادت قهرمانانه
مینا ایزدی پس از مدتی بازجوییهای طاقتفرسا و محاکمه در بیدادگاه، با حکم اعدام مواجه شد. او با شجاعت و آگاهی از مسیر خود، تا آخرین لحظه پایدار ماند. در زمستان ۱۳۶۱، این شیرزن مجاهد خلق توسط دژخیمان تیرباران شد.
خواهر همبندش چنین روایت کرده است:
"وقتی برای دیدار آخر او را در آغوش گرفتم، مینا گفت: میروم، شب پرواز است. اگر ماندم، سلامم را برسان."
یاد و راه این زن پاکباز مجاهد خلق همواره گرامی و پررهرو باد.

0 comments:
ارسال یک نظر