محل تولد: تهران
سن: ۲۴
تحصیلات: دانشجوي مدرسه عالي كودكياري
محل شهادت: تهران
تاریخ شهادت: ۹-۷-۱۳۶۰
با یاد و گرامیداشت مجاهد شهید فخریالسادات (فرخنده) میرزائی، دختری از تبار آزادیخواهان ایران
آغاز راه
فرخنده میرزائی همانند بسیاری از جوانان تشنه آزادی، پس از پیروزی انقلاب ضدسلطنتی در سال ۱۳۵۷ به جمع دانشجویان هوادار سازمان مجاهدین خلق پیوست. او یکی از نخستین بنیانگذاران انجمن دانشجویان مسلمان در دانشکده کودکیاری بود. روحیه شاداب، قدرت انطباق و عزم راسخش از ویژگیهای برجسته او به شمار میرفت.
حتی در خانه، با موانع و خشونت روبهرو شد. برادر بسیجی او در اقدامی وحشیانه با چاقو به فرخنده حمله کرد. اما فرخنده با صلابت به مادرش گفت:
«مادر، اینها هر روز در کوچه و خیابان با بچههای ما چنین میکنند. در برابر حقیقت جز مظلومکشی کاری از آنان ساخته نیست.»
این حملات، خللی در ارادهاش برای ادامه مسیر مبارزه ایجاد نکرد.
مبارزه و زندگی مخفی
فرخنده با ایمان به آرمان مجاهدین خلق، اغلب در خوابگاههای دانشجویی حضور داشت و تنها گاهبهگاه برای دیدار مادر به خانه میرفت. در سال ۱۳۶۰ به بخش نظامی دانشآموزی منتقل شد و زندگی مخفی را آغاز کرد.
با وجود مضیقه شدید مالی و مشکلات محل سکونت، خم به ابرو نمیآورد. او در کارگاه تولیدی پوشاک برای تأمین هزینههای خود و همرزمانش کار میکرد. مدتی نیز در خانه پیرزنی کر و لال پناه گرفت و با رفتار انسانی و روحیه انقلابیاش، محبت و اعتماد او را جلب کرد.
پیرزن که به شدت فقیر بود، تهمانده غذای خانهها را به خانه میآورد و با فرخنده شریک میشد. فرخنده با وجود بیماری معده، همیشه با روی گشاده از او قدردانی میکرد.
لحظههای آخر و شهادت
۵ مهر ۱۳۶۰، فرخنده در کسوت یک عضو تیم عملیاتی مجاهدین در تظاهرات شرق تهران شرکت کرد. در صحنه به رگبار بسته و مجروح شد. مزدوران خمینی بدن نیمهجان او را به زیر شکنجههای وحشیانه بردند تا او را مجبور به خیانت و مصاحبه کنند. اما فرخنده تسلیم نشد و با سربلندی به پیمان خود با خدا و خلق وفادار ماند. سرانجام در زیر شکنجه به شهادت رسید و به کاروان جاویدان شهیدان مجاهد خلق پیوست.
یاد ماندگار
پس از شهادتش، همرزمانش نزد همان پیرزن رفتند. پیرزن گفت:
«مدتی است تنها شدهام. چیزی در مورد شما نمیدانم، فقط میدانم دوستان من بودید. چرا من را تنها گذاشتید؟»
وقتی همرزمان شهادت فرخنده را برایش شرح دادند، اشک از چشمان پیرزن جاری شد و گفت:
«فرخنده را برای این کشتند، من هم مجاهدم. اما فرخنده زنده است. همیشه چشم به در دارم و منتظر او میمانم.»
نتیجه
نام و یاد مجاهد شهید فخریالسادات (فرخنده) میرزائی در تاریخ مبارزات آزادیخواهانه مردم ایران جاودان است. او با ایمان و استقامت، راهی را برگزید که الهامبخش نسلهای بعدی زنان و جوانان شورشگر ایران خواهد بود. راهش پررهرو و یادش گرامی باد.

0 comments:
ارسال یک نظر