محل تولد: رامشیر-خوزستان
شغل: -
سن: ۳۰
تحصیلات: متوسطه
محل شهادت: کرمانشاه
تاریخ شهادت: ۱۳۶۷
سابقه مبارزاتی: ۹سال
زندانی سیاسی: ۳سال
با یاد مجاهد شهید عبدالرحیم راشدی، فرزند دلیر خوزستان و سربلند فروغ جاویدان...
او در سال ۱۳۳۷ در شهر رامشیر، از دل رنج کشیدهی خاک خوزستان زاده شد؛ جایی که همیشه در پیشانی مبارزه و غیرت بوده است. در نوجوانی، در حالی که تحصیلات متوسطه را دنبال میکرد، شعلههای آرمانخواهی در جانش روشن شد. سال ۱۳۵۸، در نخستین سالهای پیروزی انقلاب، با سازمان مجاهدین خلق ایران آشنا شد و بیهیچ تردیدی دل در گرو آزادی مردمش نهاد.
عبدالرحیم، جوانیاش را به تبلیغ و روشنگری در میان مردم گذراند، تا حقیقت را در برابر تحریف و خفقان حاکم فریاد کند. سال ۱۳۶۰ دستگیر شد و سه سال تمام در زندان رژیم، رنج و شکنجه را تاب آورد؛ اما نه جسم نه روحش هرگز در زنجیر نرفت. در سال ۱۳۶۵ به ارتش آزادیبخش پیوست. ابتدا در واحدهای نظامی سازماندهی شد و پس از تأسیس ارتش، به گردانهای رزمی ملحق گردید.
او در چندین عملیات جسورانه حضور یافت، اما نقطه اوج رزمش، حضور در عملیات بزرگ فروغ جاویدان بود؛ همان کارزار سرنوشتساز که صدها مجاهد جانبرکف را در برابر ارتش ارتجاع صفآرا کرد. عبدالرحیم در میانه میدان، با تمام آتش انقلابیاش جنگید و بیهیچ تردیدی، جان بر سر پیمانش نهاد. در تابستان داغ سال ۱۳۶۷، در کرمانشاه، سرفراز و پاکباز به شهادت رسید.
او در وصیتنامهاش، که یک سال پیش از شهادت نوشته بود، چنین گفت:
«با آگاهی کامل نسبت به ایدئولوژی سازمان مجاهدین خلق ایران، و با ایمان به راه خدا و خلق، این مسیر را برگزیدم... راهی که هر انسان آزادهای باید آن را بپیماید؛ راهی در برابر استبداد، بهرهکشی و اختناق...»
عبدالرحیم راشدی، نه صرفاً یک شهید، بلکه یک آگاهِ عاشق بود. او با انتخاب آگاهانهاش، با رنج زندان، با سلاح در دست، و با نگاهی به افق رهایی، بهراستی در فروغ، جاودانه شد.
