شنبه ۳۰خرداد،۱۳۶۰ تهران شاهد خروش خشم خلق قهرمانی بود که مصمم و استوار صدای اعتراض خود را علیه ارتجاع،اختناق و کشتار، فریاد کرده بود. مرتجعین ددمنش،در روز شنبه ۳۰خرداد وقتی که با انفجار خشم مقدس خلق روبهرو شدند، ماهیت ضدانسانی و ضدمردمی خویش را بهنمایش گذاشته و با بهرگبار بستن مردم بیسلاح و بیپناه،در میدان فردوسی تهران،خاطره ۱۵خرداد و ۱۷شهریور را در ذهن تودههای مردم تداعی کردند. تهران بعدازظهر شنبه در فاصلهیی کمتر از یک ساعت جمعیتی بیش از نیممیلیون نفر را در خیابانهای خود به حرکت درآورد و با دادن حداقل ۵۰شهید و صدها زخمی ثابت کرد که وقتی پای آزادی و استقلال کشورش در بین باشد همچون گذشته به عالیترین فداکاریها دست خواهد زد.
تنها در محدوده دانشگاه تهران ۵۰تن کشته، ۲۰۰تن زخمی و ۱۰۰۰نفر دستگیر شدند. این فراتر از همه درگیریهای انقلاب اسلامی بود. جالب اینکه خمینی دجالانه آن سال را سال قانون اعلام کرده بود تاباز با پوشاندن ماهیتش بتواند به جنایتهایش ادامه دهد.
درفردای آن روز روزنامههای رسمی رژیم از اعدام بدون محاکمه حتی بدون احراز هویت دستگیر شدگان از مجاهدین،ملیشیا و هواداران خبر دادند. دادستانی انقلاب رژیم به سرگردگی جلاد تهران لاجوردی عکسهای چندین دختر جوان دانشآموز را که بدون شناسایی هویتشان اعدام شده بودند چاپ کردند و از والدین آنها خواستار مراجعه به شکنجهگاه اوین برای تحویل گرفتن اجساد شدند. عصر اعدامهای بدون محاکمه و خیابانی و نسلکشی مجاهدین به دستور خمینی آغاز شده بود.
از شبانگاه ۳۰خرداد، اعدامهای جنونآسای مجاهدین و همچنین دستگیریهای گسترده هرکس که کمترین ارتباطی با مجاهدین داشته، در سراسر کشور آغاز میشود. ماشین کشتار بهدستور دژخیم خونآشام جماران در اوین بهکار میافتد و خون پاکترین و آگاهترین فرزندان میهن را بیدریغ و باشتاب و شقاوتی شگفتانگیز بر زمین میریزد.
شهید مقدس کاظم افجهای و شاهدانی دیگر، از صحنههای اعدام در زندان اوین نقل کردند که «دختران خردسال مجاهد، در لحظه تیرباران، جملگی با مشت گرهکرده فریاد میزدند: «مرگ بر خمینی»، «زندهباد آزادی».
«در سرفصل ۳۰خرداد سال۱۳۶۰زمان تصمیمگیری قطعی فرا رسیده بود. در برابر ارتجاع مهیب و قهاری که میرفت خود را یکپارچه و یکپایه کند و سلطنت مطلقهٔ فقیه را مستقر سازد، دیگر جای مانور و تحرک سیاسی باقی نمانده بود. یا باید تسلیم میشدیم و به «حیات خفیف و خائنانه» رضا میدادیم و مانند حزب توده در کودتای ۲۸مرداد، بهمسئولیتمان پشت میکردیم و در تاریخ ایران نفرین میشدیم، یا میباید دست از همهچیز میشستیم و ـ ولو با سنگینترین بهای خونین و با الهام از
سیدالشهدا حسینبن علی(ع)ـ بهطرزی عاشوراگونه از شرف خود و خلق در زنجیرمان نگاهبانی میکردیم و سرفراز میماندیم، و ما این راه را برگزیدیم ». (مسعود رجوی ـ استراتژی قیام و سرنگونی)
با ما در کانال تلگرام پیشتازان راه آزادی ایران همراه باشید
0 نظرات:
ارسال یک نظر