محسن نمونهخواه سال ١٣٣٦ در تبریز بهدنیا آمد. پس از دوران دبیرستان وارد دانشگاه شد. او در سال۱۳۵۵ با عالیترین نمرات در دانشکده برق و الکترونیک دانشگاه تبریز پذیرفته شد.
او از همان دوران دبیرستان با مطالعات زیاد با محافل روشنفکری آشنا شد. بعد از ورود به دانشگاه در ارتباط با عناصر فعال سیاسی قرار گرفت. در قیام ضد سلطنتی با دیگر دوستانش نقش فعالی را در راهاندازی تظاهرات داشت.
هوش سرشار، شوخ طبعی و خونسردی بیمانند او زبانزد همه بود. در مواجهه با شرایط سخت مبارزه در ترسناکترین لحظات خونسردی و اعتماد به نفس خود را از دست نمیداد.
همزمان با اوجگیری قیام۵۷ با سازمان مجاهدین خلق بیش از پیش آشنا شد. این آشنایی او را به کادری تماموقت در تشکیلات مجاهدین تبدیل کرد.
محسن در ٣٠ خرداد سال ٦٠ در چهارراه شریعتی شهر تبریز دستگیر و به دادگاه انقلاب (مجاور زندان تبریز) منتقل شد، با اینکه او توسط اوباش لباس شخصی و بدون شناسایی قبلی دستگیر شده بود، بهشدت مورد شکنجههای مختلف برای گرفتن اطلاعات قرار گرفت. یکی از شکنجههایی که در مورد این قهرمان خلق انجام شده بود بریدن پوست گلویش بود بطوریکه دهها بار با یک چاقوی تیز تهدید به بریدن سرش میکردند و بعدها جای زخمها مانند گردنبندی سفید در گلویش دیده میشد؛ بالاخره با مقاومت بی نظیر و عدم شناسایی ارتباطش با مجاهدین، بهعنوان یک هوادار ساده جان سالم بدر برد اما با اینحال حبس ابد گرفت.
بهمحض ورود به بند ٩ زندان شروع به برآورد وضعیت کرده و با بقیه هواداران سازمان ارتباط برقرار کرد، دژخیمان زندان از دستش کلافه شدند و پس از مدتی در خرداد ٦٢ بازجوها بند مزبور را منحل و نفرات آنرا (که در حدود ٦٠ نفر بودند) با بند ٣ گانه (حدود ٩٠٠نفر) ادغام کردند.
ورود محسن و یارانش به بند سه گانه باعث بالا رفتن روحیه جمعی داخل بند شد و پس از مدت کوتاهی با بقیه هواداران سازمان در زندان ارتباط برقرار کرد و تشکیلات سازمان را براه انداختند.
سرانجام در پاییز ٦٢ با یورش مسلحانه سپاه پاسداران و بازجوها به مقاومت داخل زندان بیشتر زندانیان در داخل زندان دوباره دستگیر و راهی انفرادی شدند.
محسن بهعنوان نفر اول بههمراه ٩ مجاهد دیگر مسئولیت کل قضایا را بهعهده گرفتند و جانهای خود را فدای جمع کردند.
بازجوها ٦ ماه آنها را در انفرادی زندان و چند ماه در انفرادی سپاه تحت فشار قرار دادند تا بلکه خللی در اراده آنها ایجاد کنند اما آن ١٠ نفر به غیر از عشق به خلق و خالق و سازمانشان حرف دیگری برای دژخیم نداشتند.
سرانجام در تاریخ ٢٣شهریور ٦۳ (روز عید غدیر) محسن نمونهخواه و ۹ مجاهد دیگر در زندان تبریز تیرباران شدند.
با ما در کانال تلگرام پیشتازان راه آزادی ایران همراه باشید
0 نظرات:
ارسال یک نظر