مینا تودهروستا سال۱۳۳۷ در کرج متولد شد. او معلم کودکان روستا بود. این معلم فداکار و مهربان در سال۱۳۶۰ توسط رژیم خمینی در کرج اعدام شد.
خاطره یکی از زندانیان درباره قهرمانیهای مجاهد شهید مینا توده روستا:
یکی از این زندانیان بسیار مقاوم در بند ما مینا توده روستا بود. موضع مینا و قهرمانیهایش در زیر شکنجه و در روستایشان که از روستای تنکمان کرج بود زبانزد همه بود. در این روستا اکثر مردم مخالف رژیم و هوادار سازمان بودند. در یک درگیری که در روستا بود مردم به خانه آخوند روستا حمله کرده بودند و وسایلش را تخریب کرده بودند.
مینا در همین روستا زندگی میکرد و معلم بود و البته نقش رابط سازمان را هم داشت بعد از این درگیری مینا را دستگیر کرده و او را به اصطبل جهانبانی برده بودند. این اصطبل محلی بود که زندانیان کرج را به طور موقت در آنجا زندانی کرده بودند.
داوود رحمانی به همین دلیل مینا را می شناخت و هر بار او را مورد اذیت و آزار قرار می داد.
او از اینکه مینا توده روستا یک سال حکم گرفته بود شاکی بود و آنقدر پیگیری کرد تا اینکه در اواخر مرداد ماه۶۰ برای محاکمه از قزلحصار مجدد به کرج بردند و به فاصله دو روز بعد ما خبر اعدام او را شنیدیم. البته خواهری به اسم آزیتا که او هم از زندانیان کرجی بود را چند روز بعد به بند ما آوردند. او برای ما تعریف میکرد که مینا را زجرکش کردند.
در شب اعدامش تا صبح به دست و پاهایش تیراندازی میکردند و نهایتا با تیر خلاص به سر او را به شهادت رساندند. مینا تا پای مرگ همچنان مقاوم و پایدار ماند و حسرت یک آه را هم به دل این دژخیمان گذاشته بود. بعدا شنیدم که داوود رحمانی هم در شب اعدامش حضور داشته و از اینکه میدید یک زندانی مقاوم در حال زجرکش شدن است لذت میبرد او فوق العاده کثیف و بیرحم بود و نسبت به مجاهدین کینهای عمیق در قلبش داشت.
با ما در کانال تلگرام پیشتازان راه آزادی ایران همراه باشید
https://t.me/shahidanAzadai96
0 نظرات:
ارسال یک نظر