محل تولد: مسجد سليمان
شغل: آرایشگر (سلمانی)
سن: ۲۳
تحصیلات: متوسطه
محل شهادت: کرمانشاه
تاریخ شهادت: ۱۳۶۷
سابقه مبارزاتی: ۹سال
زندانی سیاسی: ۴.۵سال
نعمتالله دستان در سال۵۸ از طریق مطالعه زندگینامه شهیدان اولیه مجاهدین جذب آرمانهای سازمان شد.
فعالیتش را در کارهای تبلیغی و افشاگرانه تا ۳۰خرداد سال۶۰ ادامه داد، در آبان۶۰ در مسجدسلیمان دستگیر شد و تا ۲۸فروردین۶۵ در اسارت دژخیمان رژیم بود.
پس از رهایی از زندان به قصد پیوستن به سازمان به سربازی رفت، و چند ماه بعد در یک فرصت از پادگان فرار کرد و به سازمان وصل شد.
شرحی از زندگی پر رنجش را در وصیتنامهاش آورد: «…من در میان کوههای بههمپیوسته شهر مسجدسلیمان بهدنیا آمدم، شهری کوچک و فقرزده که همیشه از فقر خود رنج میبردم، همواره در مدرسه چه در محیط زندگی فقر را میدیدم…
این وضعیت ادامه داشت تا اینکه در سال۵۸ گمشده خود را پیدا کردم، سازمانی امید من و آرزوی من بود.
سال۶۰ که به صید خمینی درآمدم، به زندان افتادم و از گمشده خود دور شدیم، اما همیشه به این دل خوش بودم که در دام هم میتوان پرواز کرد.
اخباری به ما میرسید مبنی بر پرپرشدن خواهر و برادرانم، لذا با خودم عهد بستم حتی یک دم از این راه دست برندارم و ای کاش با آنها شهید میشدم.
با تمام وجود و با تمام توان حاضرم در راه احقاق حق رهبری مسعود و مریم در خط مقدم جبهه بجنگم، باشد که با خون خود دین خود را نسبت به خدا و خلق ادا کنم». وصیتنامه ـ ۹فروردین۶۶
سرانجام آنکه با نام مسعود زندگی مبارزاتی خود را شروع کرده بود، با نام او نیز در فروغ جاویدان قدم به میدان بزرگترین نبرد مقاومت گذاشت و خون پاکش را فدیه راه آزادی مردم میهنمان کرد.
0 نظرات:
ارسال یک نظر