محل تولد: شيراز
سن: ۱۹
تحصیلات: متوسطه
محل شهادت: شیراز
تاریخ شهادت: ۱۸-۱۱-۱۳۶۱
مهران دهقان در ۱۵ شهریور ۱۳۴۲ در خانوادهای متوسط در شیراز دیده به جهان گشود. با آغاز جنبش مردمی علیه دیکتاتوری شاه در سالهای ۵۶ و ۵۷، او که نوجوانی بیش نبود، با شور و جسارت در تظاهرات مردمی شرکت کرد و از همان دوران، عشق به آزادی و عدالت در وجودش ریشه دواند.
پس از پیروزی انقلاب ضدسلطنتی، مهران به انجمن دانشآموزان مسلمان شیراز پیوست و در مسیر آشنایی با سازمان مجاهدین خلق ایران، مبارزه خود را علیه استبداد تازه رویکارآمده ادامه داد. او با ایمانی راسخ و عزمی پولادین، در صفوف میلیشیا قرار گرفت و در کنار دیگر همرزمانش، صدای حقطلبانه مجاهدین را به گوش مردم رساند. پخش اعلامیه، توزیع نشریه «مجاهد»، جمعآوری کمکهای مالی برای سازمان و همچنین رویارویی مستقیم با عوامل سرکوبگر رژیم در تظاهرات خیابانی از جمله فعالیتهای مستمر او بود.
مهران در جریان فعالیتهایش چندین بار مورد حمله نیروهای سرکوبگر قرار گرفت و دوبار توسط سپاه بازداشت شد. نخستین بار در سال ۵۹، هنگامی که همراه با دو تن از یارانش مشغول نوشتن شعارهای ضدحکومتی بر دیوارهای شهر بود، و بار دوم در خرداد ۶۰، زمانی که در محله دروازه سعدی مورد حمله مزدوران قرار گرفت و بهطرزی وحشیانه با کارد و چاقو مجروح شد.
پس از ۳۰ خرداد ۱۳۶۰، زمانی که خمینی با خشونتی بیرحمانه مخالفان را سرکوب کرد و خون جوانان آزادیخواه را بر زمین ریخت، مهران تصمیم گرفت که مبارزه را با قدرت بیشتری ادامه دهد. او به زندگی مخفی روی آورد و همچنان در مسیر مبارزه سازمانیافته باقی ماند.
در روز اول شهریور ۱۳۶۱، در جریان یک قرار خیابانی در مرودشت، مهران طی نبردی شجاعانه با نیروهای سرکوبگر رژیم، در حالی که شعارهای ضدحکومتی سر میداد، دستگیر شد. او بیش از پنج ماه تحت شدیدترین شکنجههای قرونوسطایی قرار گرفت اما هرگز تسلیم نشد. سرانجام، در سحرگاه ۲۸ بهمن ۱۳۶۱، این قهرمان آزادی بر چوبه دار رفت و جاودانه شد. بر پیکر او آثار سوختگی شدید، تاولهای عمیق و نشانههای حلقه دار باقی مانده بود. او را در خاک شیراز به خاک سپردند، و مادر داغدارش در روز خاکسپاری، عکس فرزندش را در دست گرفت و فریاد زد: «این سند جنایت خمینی است!» خبر شهادت مهران در روزنامههای رژیم منعکس شد.
گزیدهای از وصیتنامه مجاهد شهید مهران دهقان
«از همان لحظهای که خود را شناختم و به مفهوم مبارزه پی بردم، دریافتم که تنها راه سعادت خلق ستمدیده، جامعهای بیطبقه و توحیدی است. به همین دلیل، به راه مجاهدین ایمان آوردم و با تمام وجود در این مسیر گام نهادم.
قدم گذاشتن در مسیر مجاهدین، یعنی پیمودن راه پیشوایان انقلابی اسلام، همچون علی (ع) و حسین (ع). آری، عاشق خدا و خلق بودن یعنی پیمودن مسیر عاشقان حقیقی خدا و خلق؛ راهی که حنیف، سعید و بدیعزادگان پیمودند. زیرا عشق به خدا و خلق، عشقی والاست و بیانتها…
به گفته مجاهد شهید احمد رضایی، "برای مبارزه، باید قلبی سرشار از کینه انقلابی داشت." و من با دیدن جنایات خمینی و مزدورانش، این کینه را در وجودم حس کردم. آرزوی قلبیام این است که بتوانم پاسخ دشمنان خلق را با گلولههای آتشین بدهم.
تنها دارایی من، ایمانم به مبارزه و کینه انقلابیام است، که آن را به تمامی خواهران و برادران مجاهدم میسپارم.
توصیهام به همرزمانم، همان کلام مولا علی (ع) در خطبه ۶۵ نهجالبلاغه است که میفرماید: "ای گروه مسلمانان، از خدا بترسید و در کارزار با دشمن سستی نورزید و وقار و آرامش را در نبرد پیشه کنید."
از پدر و مادر و تمامی خانوادهام به خاطر حمایتهای بیدریغشان از فرزندان مجاهدشان صمیمانه سپاسگزارم و آنان را به ایستادگی در برابر رژیم پوسیده خمینی فرا میخوانم.
مرگ بر خمینی شبپرست سلام بر خلق، سلام بر آزادی
مهران دهقان – ۵ اردیبهشت ۱۳۶۱
مهران به عهد خود با خدا و خلق وفادار ماند. هرچند که او رفت، اما خون پاکش جوشید و راهش تداوم یافت. خانواده دهقان، از پیشگامان مبارزه در شیراز، با تقدیم عزیزانشان به راه آزادی، پرچم مبارزه را بر زمین نگذاشتند. مردم شریف نصرآباد شیراز، نام و خاطره شهدای این خانواده، از جمله کیهان و محمد دهقان (دخترعمو و پسرعموی مهران) را که در عملیات فروغ جاویدان به شهادت رسیدند، به یاد دارند. داریوش دهقان، دیگر پسرعموی مهران نیز در نبردی قهرمانانه با نیروهای سرکوبگر، جاودانه شد.
راهشان پررهرو و یادشان گرامی باد.
0 نظرات:
ارسال یک نظر