محل تولد: گلپايگان
شغل: مهندس
سن: ۳۳
تحصیلات: دانشجوی رشته مهندسی
محل شهادت: تهران
تاریخ شهادت: ۱۲-۲-۱۳۶۱
زندانی زمان شاه: سالهای ۱۳۵۴ و۱۳۵۷ / زندان کمیته، اوین، قزلحصار، قصر / ۳.۵ سال
نحوه شهادت: تهاجم پاسداران به پایگاه مجاهدین
در تاریخ پرشکوه مقاومت ایران، نامهایی هستند که با شنیدنشان، طنین استقامت، ایمان و پایداری در جان انسان زبانه میکشد. یکی از این نامها، مجاهد شهید حمید خادمی است؛ مهندسی انقلابی از شهر گلپایگان که با دانش، ایمان و خون خود، شعری بلند از ایثار و مبارزه در برابر دو دیکتاتوری زمانه سرود: شاه و شیخ.
حمید خادمی متولد ۱۳۲۵ در گلپایگان بود. او پس از گذراندن تحصیلات متوسطه، وارد دانشگاه صنعتی شریف شد و در رشته مهندسی به تحصیل پرداخت. اما قلب تپندهی او تنها برای مدرک و آیندهای شخصی نمیتپید. او به سرعت جذب مبارزه برای آزادی مردمش شد و در ارتباط با سازمان مجاهدین خلق ایران، فعالیت سیاسی خود را آغاز کرد.
در سالهای ۱۳۵۲ و ۱۳۵۳، حمید تحت مسئولیت مستقیم مجاهد شهید صمدیه لباف فعالیت میکرد و سپس در بخش الکترونیک سازمان، دوشادوش مجاهد شهید عبدالرضا منیری جاوید به کار مشغول شد. فعالیتهایی که باعث شد ساواک در شهریور ۱۳۵۴ این دو یار وفادار را دستگیر کند.
شکنجههای وحشیانه ساواک برای افشای اسرار فنی و تشکیلاتی، نتوانست کوچکترین خللی در ارادهی استوار حمید وارد کند. او با سربلندی، شکنجهها را تاب آورد و در بیدادگاه شاه به اعدام محکوم شد؛ حکمی که بعدها به حبس ابد کاهش یافت.
در دل تاریک زندان، در روزگاری که سازمان مجاهدین تحت ضربه اپورتونیسم چپنما قرار داشت، حمید خادمی یکی از ستونهای پایداری بود. او در کنار دیگر مجاهدان تحت رهبری مسعود رجوی در برابر توطئههای ساواک، آخوندهای خمینیصفت و منحرفین ایستادگی کرد و پرچم توحید و آزادی را در سیاهترین روزهای زندان برافراشته نگه داشت.
با پیروزی قیام ضدسلطنتی در سال ۱۳۵۷، درهای زندانها به روی مردم باز شد و حمید نیز آزاد گشت. اما او هیچگاه به دنبال آرامش نرفت. با تمام وجود به سازمان و آرمانش بازگشت و اینبار مسئولیت نهاد دانشجویی مجاهدین را برعهده گرفت.
خلاقیت، توان بالای سازماندهی و ایمان راسخ او باعث شد نهاد دانشجویی به یکی از بزرگترین و فعالترین نهادهای مجاهدین تبدیل شود. همچنین مسئولیت ارتباط با استادان مترقی دانشگاهها نیز بر دوش این مجاهد دانشمند بود. در انتخابات مجلس در سال ۱۳۵۸، با وجود تقلب و کارشکنیهای گسترده، محبوبیت او در زادگاهش گلپایگان به خوبی آشکار شد، هرچند رژیم اجازه راهیابی حتی یک مجاهد به مجلس را نداد.
سرانجام، در تاریخ ۱۲ اردیبهشت ۱۳۶۱، در حملهای گسترده از سوی نیروهای پاسدار به پایگاههای مجاهدین در تهران، پایگاه محل اقامت حمید خادمی نیز مورد هجوم قرار گرفت. نیروهای رژیم که حتی از هلیکوپترهای مسلح استفاده کردند، با مقاومت دلیرانهای از سوی حمید و همرزمانش روبهرو شدند.
حمید خادمی، همراه با همسر و همرزمش فرشته ازهدی، تا آخرین لحظه جنگیدند. آنان با خون خود دیوارهای پایگاه را رنگین کردند تا بار دیگر نشان دهند مجاهد، تا پای جان پای پیمان خود میماند. حتی کودک خردسالشان، ناصر، که تنها یکساله بود، در این حمله مجروح و به اسارت دشمن درآمد.
امروز، یاد حمید خادمی تنها در خطوط تاریخ نیست؛ او در روح هر جوانی که به آزادی میاندیشد، زنده است. در قلب هر دانشجویی که علم را در خدمت خلق میخواهد، نفس میکشد.
یادش گرامی و راهش پررهرو باد
با ما در کانال تلگرام پیشتازان راه آزادی ایران همراه باشید

0 comments:
ارسال یک نظر