محل تولد: تهران
شغل: مهندس راه و ساختمان
سن: ۳۶
تحصیلات: فوقلیسانس راه و ساختمان
محل شهادت: کرمانشاه
تاریخ شهادت: ۱۳۶۷
سابقه مبارزاتی: ۱۵سال
از مهندسی راهوساختمان تا فرماندهی جادههای خون و آتش؛ امیرهوشنگ رجایی با قلبی سرشار از ایمان، جاده رهایی خلق را با قدمهای خونین خویش هموار کرد.
امیرهوشنگ، فرزندی از تهران، در خانوادهای آگاه چشم به جهان گشود و از همان نوجوانی، ماهیت ظلم و تباهی رژیم شاه را شناخت. او که هوش و بینشی درخشان داشت، در سالهای ۱۳۵۲-۱۳۵۳ در دوران تحصیل در خارج از کشور با مشعل فروزان سازمان مجاهدین خلق ایران آشنا شد و این آشنایی سرآغازی شد بر راهی بیبازگشت.
با آغاز انقلاب ضدسلطنتی، به میهن بازگشت و فعالیت خود را در ارتباط با بخش کارمندی سازمان آغاز کرد. در مهرماه ۱۳۶۱، مسئولیت انجمن دانشجویان مسلمان در آلمان را برعهده گرفت و سپس به بخش اجتماعی منتقل شد.
با هجرت رهبری مقاومت به عراق، امیرهوشنگ نیز عزم دیار مرزی کرد و با عزمی راسخ به صفوف ارتش آزادیبخش ملی ایران پیوست. در جایگاه فرمانده یک گروهان آموزشی، نه تنها آموزش نظامی میداد، بلکه روحیهای پرشور، پشتکاری بیوقفه، و امیدی زلال را در دل نیروها میدمید. از مسئولیت پشتیبانی یکانها تا راهاندازی قرارگاههای عملیاتی، نام امیرهوشنگ با سازندگی، ایثار، و مدیریت در سختترین شرایط گره خورده بود.
با آغاز عملیات فروغ جاویدان، او تمام توان خود را به میدان آورد. همرزمانش از لحظات درخشان دلاوریاش میگویند؛ از تهاجم مستقیم به دشمن تا رساندن کمک به مجروحان در گرماگرم نبرد. و سرانجام، در یکی از این نبردها، در حالی که پرچم آزادی را بر دوش میکشید، به قافله شهیدان پیوست.
امیرهوشنگ تنها نبود؛ پیش از او، برادرش، محمد رجایی نیز، در راه آرمان آزادی، بهدست دژخیمان رژیم ولایتفقیه در تهران به شهادت رسیده بود.
پیکر پاکش در جوار بارگاه سرور شهیدان حسینبنعلی (ع) در کربلا آرام گرفت؛ آرامگاهی ابدی برای قلبی که هیچگاه از تپش برای خلق خسته نشد.
با ما در کانال تلگرام پیشتازان راه آزادی ایران همراه باشید

0 comments:
ارسال یک نظر