محل تولد: اردبیل
شغل: -
سن: ۲۲
تحصیلات:
محل شهادت: کرمانشاه
تاریخ شهادت: ۱۳۶۷
در دل خاکهای خشک و سخت اردبیل، جایی که فقر و محرومیت ریشه دواندهاند، کودکی چشم به جهان گشود که بعدها نامش در تاریخ مقاومت ایران جاودانه شد: شعبان راشدی.
او در خانوادهای کشاورز به دنیا آمد؛ پدری زحمتکش که خیلی زود سایهاش را از سر خانواده برداشت. شعبان از همان کودکی با سختیها، بیعدالتی و تبعیض دستوپنجه نرم کرد. زندگی برایش یک مبارزه روزانه بود، مبارزهای که در نهایت به نبردی بزرگتر گره خورد.
با رسیدن به سن سربازی، توسط نیروهای سپاه دستگیر و به خدمت اجباری اعزام شد. چندی بعد، به جبهههای جنگ اعزام گردید. اما سرنوشت، ورق تازهای برایش نوشته بود.
در عملیات چلچراغ در تاریخ ۲۹ خرداد ۱۳۶۷، جایی که نبرد میان تاریکی و نور شعلهور شد، شعبان به نیروهای ارتش آزادیبخش ملی پیوست. تصمیمی جسورانه و آگاهانه، تصمیمی از عمق آگاهی و شناخت از ذات پلید نظام ولایت فقیه.
در صفوف ارتش آزادی، او مجاهدت را نه تنها در نبرد که در شعور، در باور و در ایستادگی معنا کرد. و سرانجام، در عملیات فروغ جاویدان، همانجا که صدای گلولهها و فریاد آزادی در هم تنیده شده بود، شعبان با شجاعتی وصفناپذیر، در دل آتش و خون ایستاد و تا آخرین گلوله جنگید.
او با «سرب مذاب» بر صورت اهریمن ریخت و نامش را در لیست جاودانگان مقاومت حک کرد. ۲۲ سال زندگیاش، فشردهای از رنج، آگاهی، انتخاب و شهادت بود.
شعبان راشدی، نه فقط یک شهید، بلکه یک شعله از فروغ جاویدان بود که بر ظلمت ستم نور پاشید.
0 نظرات:
ارسال یک نظر