محل تولد: گلپایگان
سن: ۲۶
تحصیلات: دانشجو
محل شهادت: اراک
تاریخ شهادت: ۱۸-۱۰-۱۳۶۰
در سیر تاریخ پرفراز و نشیب میهن ما، بعضی نامها تنها «یک انسان» نیستند، بلکه مشعلهایی هستند که مسیر نسلهای آینده را روشن میکنند. علی زمانیان از آن دسته مجاهدانیست که از کورهپزخانههای فقر تا کلاسهای دانشگاه و میدانهای نبرد آزادی، با عزم، آگاهی و ایمان بیتزلزل خود، نقش جاودانهای در تاریخ مقاومت ایران ایفا کرد.
علی در سال ۱۳۳۴ در گلپایگان، در خانوادهای محروم به دنیا آمد. کودکیاش با کار در کورهپزخانهها گذشت، تا بتواند هم بار تحصیل خود را بکشد و هم کمکی باشد برای خانوادهاش. اما این رنجها در علی نه حس عقبماندگی، بلکه روحی بزرگ، آگاه و شورشی را پرورش داد. او دیپلم گرفت و وارد دانشگاه تربیت معلم اصفهان شد و در رشته ریاضی لیسانس گرفت.
علی، همچون بسیاری از دانشجویان پیشرو دهه ۵۰، در سالهای ۱۳۵۵ و ۱۳۵۶ با موج خیزش علیه شاه خائن همراه شد و از بانیان تظاهرات دانشجویی در اصفهان بود. سال ۱۳۵۷ با فارغالتحصیلی او مصادف شد، اما علی تنها بهدنبال مدرک و زندگی شخصی نبود؛ او بهدنبال رهایی یک ملت بود. با آرمان سازمان مجاهدین خلق ایران آشنا شد و مسیر خود را در این راه روشن انتخاب کرد.
پس از انقلاب ضدسلطنتی، علی در شهر گلپایگان مسئولیت فعالیتهای سازندگی سازمان را برعهده گرفت. در کنار هواداران سازمان، جادههای روستایی ساخت، حمام عمومی احداث کرد و رنجکشیدهترین قشر مردم را به همت خود دلگرم کرد. اما این خدمت به خلق، خشم رژیم ارتجاعی را برانگیخت. چماقداران حکومتی با حمایت مأموران فرمانداری، مقر سازندگی سازمان را در گلپایگان تخریب کردند.
علی که حالا چهرهای شناختهشده و شاخص بود، به اصفهان بازگشت، اما بارها مورد حمله چماقداران قرار گرفت. در یکی از این حملات، رژیم تلاش کرد او را به قتل برساند و بهشدت مجروحش کرد. تصویر او در همان زمان در نشریه مجاهد منتشر شد، نمادی از مظلومیت یک مبارز و وحشت رژیم از نام و نشانش.
با شدتگرفتن سرکوب و فضای پلیسی، سازمان علی را به اراک منتقل کرد تا بتواند به مبارزه ادامه دهد. پس از قیام ۳۰ خرداد ۱۳۶۰، علی همانند هزاران مجاهد خلق به زندگی مخفی و مبارزه انقلابی تماموقت روی آورد. فرماندهی یک واحد عملیاتی در اراک را برعهده گرفت و عزم رزم و شور سازماندهی در او، بیش از همیشه شعلهور شد.
اما در آبانماه ۱۳۶۰، محل استقرار علی و یارانش شناسایی شد و به محاصره درآمد. در جریان این یورش، علی دستگیر شد و به مقر اطلاعات سپاه اراک منتقل گردید. شکنجهها آغاز شد، همان شکنجههایی که دهها تن از یارانش را از پای درآورد. اما علی، آموزگار فدا و سرباز رهایی، در برابر وحشیانهترین شکنجهها سر خم نکرد. درحالیکه جسمش زیر شلاق و برق و داغ، تکهتکه میشد، روحش همچنان ایستاده بود؛ وفادار به خلق، به راه، به سازمان.
سرانجام، در ۱۸ دی ۱۳۶۰، علی در همان شکنجهگاه، درحالیکه نام آزادی و ایران را بر دل داشت، به شهادت رسید. اما نه آن ضربات و نه آن دژخیمان، نتوانستند شکوه نام او را خاموش کنند.
علی زمانیان، همچون هزاران مجاهد شهید دیگر، ثابت کرد که مبارزه برای آزادی، با هزینه است؛ اما هیچ قدرتی، حتی دستگاه مرگ و شکنجه یک رژیم خونریز، نمیتواند آرمان انسانی را در زنجیر بکشد.
امروز، یاد و راه علی، در قلب هر انسان آزادهای میتپد. از گلپایگان تا اراک، از کوچههای فقیرانه تا میدانهای رزم، او نوشت:
برای آزادی باید ایستاد، حتی اگر ایستادن، به قیمت جان باشد.

0 comments:
ارسال یک نظر