محل تولد: کنگاور
سن: ۲۷
تحصیلات: جراح دامپزشک
محل شهادت: تهران
تاریخ شهادت: ۸-۷-۱۳۶۰
محسن فرشید در سال ۱۳۳۳ در خانوادهای متوسط در کنگاور به دنیا آمد. تحصیلات ابتدایی را در زادگاهش گذراند و سپس برای ادامه تحصیل به تهران رفت. او در نوجوانی برای تأمین هزینه زندگی و تحصیل، روزها دستفروشی میکرد و شبها به ادامه تحصیل در دبیرستان میپرداخت. پس از دریافت دیپلم، وارد رشته دامپزشکی دانشگاه تهران شد.
آغاز مبارزه علیه نظام شاهنشاهی
تجربه فقر و لمس رنج مردم، محسن را به مبارزه کشاند. او از جلوداران مبارزات دانشجویی بود و فعالیتهای فرهنگی، ورزشی و سیاسی متعددی در دانشگاه داشت. ورزشکار برجستهای در رشتههای ژیمناستیک، اسبسواری، دوچرخهسواری و کاراته بود و از توان جسمی خود برای مقابله با حملات گارد شاه استفاده میکرد.
پس از ورود به دانشگاه، با آرمان و خطمشی سازمان مجاهدین خلق ایران آشنا شد و علیرغم تلاش جریانهای اپورتونیست برای جذب او، بر مواضع سازمان استوار ماند.
پیوستن به مجاهدین و نقش در قیام ۵۷
در سال ۱۳۵۶ و پس از اخذ مدرک دکترا، محسن به آرزوی دیرینه خود رسید و به سازمان مجاهدین خلق ایران پیوست. در جریان قیام ۱۳۵۷، او که دوران سربازی را در فرودگاه مهرآباد میگذراند، با ساخت مهمات دستساز و کمک به سقوط پادگانها نقش مؤثری ایفا کرد. همچنین با مهارت پزشکی خود، به مداوای مجروحان قیام پرداخت.
فعالیتها پس از انقلاب
پس از پیروزی انقلاب، مدتی مسئول حفاظت از ساختمان رکن ۲ اطلاعات ارتش بود و از نزدیک دید که چگونه رژیم تازهبرپا، ساواکیها را به کار بازگرداند. با تشکیل جنبش ملی مجاهدین، او بهطور حرفهای و تماموقت به سازمان پیوست و ضمن فعالیت در بخش محلات، کاندیدای سازمان برای انتخابات مجلس در کرمانشاه شد؛ انتخاباتی که با تقلب رژیم، مانع ورود او شد.
محسن با روحیه تهاجمی و جسارت بالا، در مقابله با چماقداران و پاسداران فعال بود و بارها در صحنههای مختلف از جمله سخنرانی مسعود رجوی در امجدیه، نقش مهمی ایفا کرد.
ورود به فاز مخفی و نبرد نهایی
پس از ۳۰ خرداد ۱۳۶۰ و سرکوب خونین تظاهرات، محسن به مبارزه مخفی روی آورد و مسئولیت امنیتی چند پایگاه سازمان را به عهده گرفت.
در ۸ مهر ۱۳۶۰، پایگاه محل استقرار او در نزدیکی میدان ونک تهران، توسط نیروهای پاسدار محاصره شد. محسن قهرمان تا آخرین گلوله جنگید، اما با اصابت آرپیجی پایگاه به آتش کشیده شد و او در کنار همرزمانش به شهادت رسید.
برادرش، مجتبی فرشید، نیز تنها چند روز بعد به دست دژخیمان خمینی تیرباران شد و به قافله شهیدان پیوست.


