عاصفه؛ دختر ۱۹ ساله‌ای که خمینی از ایمانش هراس داشت

 

محل تولد: اصفهان

سن: ۱۹

تحصیلات: دیپلم

محل شهادت: اصفهان

تاریخ شهادت: ۲۲-۹-۱۳۶۱

عاصفه مشکوتی در سال ۱۳۴۲ در اصفهان به دنیا آمد و دوران تحصیل ابتدایی و دبیرستانی را در همان‌جا گذراند. او در سال ۱۳۵۷، در حالی‌که تنها ۱۵ سال داشت، با اوج‌گیری قیام مردم علیه شاه خائن در تظاهرات حضور فعال داشت و همان‌جا با نام سازمان و شهدایش آشنا شد.

پس از پیروزی انقلاب، عاصفه به عنوان هوادار سازمان در «انجمن دانش‌آموزان مسلمان» وابسته به بخش دانش‌آموزی سازمان در اصفهان فعالیت خود را آغاز کرد. او در کنار شرکت در جلسات و برنامه‌های جنبش ملی مجاهدین، با تیم‌های دانش‌آموزی در فروش نشریه مجاهد، مدیریت دکه‌های خیابانی، معرفی انتشارات و تشریح تفکرات آزادیخواهانه سازمان نقش پررنگی داشت.

او همچنین در تظاهرات اعتراضی علیه حملات چماقداران ارتجاع به مراکز سازمان و دکه‌ها شرکت می‌کرد و از همان نوجوانی در صف اول دفاع از آزادی قرار داشت.

عاصفه در تظاهرات بزرگ و مسالمت‌آمیز ۳۰ خرداد ۱۳۶۰، علیه سرکوب آزادی‌ها توسط خمینی جنایتکار شرکت کرد. پس از آغاز فاز نظامی، به فعالیت انقلابی‌اش ادامه داد تا این‌که در سال ۱۳۶۰ دستگیر و به زندان اصفهان منتقل شد.

از ابتدای بازداشت، زیر شکنجه‌های وحشیانه قرار گرفت اما هرگز از مواضع مجاهدی خود عقب ننشست. سرانجام حاکم ضدشرع رژیم در یک بی‌دادگاه او را به اعدام محکوم کرد.

شجاعت عاصفه در زندان زبانزد بود؛ به‌حدی که یک‌بار خطاب به دژخیمان گفت:

«اگر جرأت دارید یک مسلسل به من بدهید تا ببینید چه می‌کنم.»

در آخرین ملاقات، مادرش بدون اطلاع از حکم اعدام، از او درباره وضعیتش پرسید و عاصفه با سرفرازی گفت:

«من امشب پیش خدا می‌روم.»

سحرگاه روز بعد، دژخیمان خمینی او را به جوخه اعدام سپردند و این شیرزن ۱۹ ساله به قافله شهدای پاکباز مجاهد خلق پیوست.

جنایتکاران رژیم بعدها به خانواده‌اش اعتراف کردند که دلیل اصلی اعدام عاصفه، پافشاری سرسختانه او بر مواضع سازمان بوده است.